کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طوطیانوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طوطیانوش
لغتنامه دهخدا
طوطیانوش . (اِخ )نام دبیر اسکندر بود و او را در لشکر پادشاه زنگ بقتل آوردند و خون او را خوردند. (برهان ) : کشیده دمش طوطیان را به دام سخن پروری طوطیانوش نام .نظامی (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
جستوجو در متن
-
طوطیانیوش
لغتنامه دهخدا
طوطیانیوش . (اِخ ) همان طوطیانوش است که دبیر و منشی سکندر باشد. (برهان ).
-
سخن پرور
لغتنامه دهخدا
سخن پرور.[ س ُ خَم ْ پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) سخندان : تا سخن پرور بوی از صاحب رازی بهی چون سخاگستر بوی از حاتم طایی بری . سوزنی .کریم دین که مکرم شد از تو دین کریم حکیم طبع و سخن پرور و کریم و حلیم . سوزنی .کشنده دمش طوطیان را بدام سخن پروری طوطیانوش ن...
-
کشیدن
لغتنامه دهخدا
کشیدن . [ ک َ / ک ِدَ ] (مص ) (از: کش + یدن ، پسوند مصدری ) بردن . گسیل داشتن . سوق دادن . از جای به جائی نقل مکان دادن . (یادداشت مؤلف ). بردن از جایی به جای دیگر. نقل کردن . منتقل ساختن : که گستهم و بندوی را کرده بندبزندان کشیدند ناسودمند. فردوسی ...