کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طور سینا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
این طور
لغتنامه دهخدا
این طور. [ طَ / طُو ] (ق مرکب ) چنین . اینچنین . (فرهنگ فارسی معین ).- که اینطور ؛ در موردی گویند که مطلبی بر خلاف رضا شنیده باشند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
بی طور
لغتنامه دهخدا
بی طور. [ طَ / طُو ] (ص مرکب ) (از: بی + طور) بدوضع. بی روش . بدسلوک . (ناظم الاطباء). رجوع به طور شود.
-
چراغ طور
لغتنامه دهخدا
چراغ طور. [ چ َ / چ ِ غ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از تجلی که بر موسی علیه السلام بر کوه طور شده بود. (آنندراج ). آتش طور. روشنی که در کوه طور بر موسی نمایان شد. چراغ کلیم . رجوع به چراغ کلیم شود.
-
این طور
دیکشنری فارسی به عربی
مثل هذا
-
طور دیگر
دیکشنری فارسی به عربی
ما عدا ذلک
-
طور زیتا
واژهنامه آزاد
باغ های زیتون را زیتا می نامند.
-
به طور حتم
فرهنگ واژههای سره
بی گمان
-
به طور قطع
فرهنگ واژههای سره
بی گمان
-
به طور کلی
فرهنگ فارسی معین
(بِ طُ رِ کُ لّ) [ ع . ] (ق مر.) از هر لحاظ ، من حیث المجموع .
-
جستوجو در متن
-
بوعلی سینا
لغتنامه دهخدا
بوعلی سینا. [ ع َ ] (اِخ ) رجوع به ابوعلی سینا شود.
-
ابن سینا
فرهنگ واژههای سره
پور سینا
-
ابن سینا
لغتنامه دهخدا
ابن سینا. [ اِ ن ُ ] (اِخ ) رجوع به ابوعلی بن سینا شود.
-
سینا
واژهنامه آزاد
مرد عاقل و فرزانه از ریشه سئنا. در قدیم به خانواده های دانشمند، سینا می گفتند. مانند بوعلی سینا.
-
پور سینا
لغتنامه دهخدا
پور سینا. [ رِ ] (اِخ ) مراد ابوعلی حسین بن عبداﷲبن سینا حکیم مشهور است : من مقیم دهر و عقل از نفثة المصدور من مایه ٔ احیای روح پور سینا ساخته . جلال الدین فریدون .رجوع به ابن سینا شود.
-
sinuates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سینا