کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طوران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طوران
لغتنامه دهخدا
طوران . (اِخ ) از دیههای هرات . (معجم البلدان ).
-
طوران
لغتنامه دهخدا
طوران . (اِخ ) ناحیتی از سند که قصبه ٔ آن قصدار است و آن شهری باشد کوچک و آن ناحیه را روستاها و دیهها و شهرهاست . (معجم البلدان ). ناحیتی است بسند با نعمت و چهارپای بسیار و اندر وی مسلمانند و گبرکان بسیار و مستقرپادشاه طوران کیجکانان است و محالی و من...
-
طوران
لغتنامه دهخدا
طوران . (اِخ ) ناحیه ٔ مداین راگویند. زهرةبن حویه گوید در ایام فتوح : الا بلغا عنی اباحفص آیةو قولا له قول الکمی المغاوربانا اثرنا ان ّ طوران کلهم لدی مظلم یهفو بحمر الصراصرقریناهم ُ عند اللقاء بَواتراًتلالا و یسبو عند تلک الحرائر.(از معجم البلدان ).
-
طوران
لغتنامه دهخدا
طوران . [ طَ وَ ] (ع مص ) طور. پیرامون چیزی گردیدن . (منتهی الارب ). گرد بر چیزی گشتن . || نزدیک شدن آب . (زوزنی ).
-
واژههای مشابه
-
چشمه طوران
لغتنامه دهخدا
چشمه طوران . [ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان که در 24 هزارگزی باختر سنقر و 3 هزارگزی جنوب سیرکوه واقع است . دشت و سردسیر است و 340 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات ، حبوبات ، توتون ، انگور و قلمست...
-
واژههای همآوا
-
توران
فرهنگ نامها
(تلفظ: turān) (در قدیم) قلمرو فرمانروایی تورانیها در شاهنامه و آثار کهن دیگر شامل محدودهای آن سوی آمودریا (جیحون) ؛ (در اعلام) از اسامی خاص زنان .
-
توران
لغتنامه دهخدا
توران . (اِخ ) دهی از دهستان برزاوند است که در شهرستان اردستان واقع است و 149 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
توران
لغتنامه دهخدا
توران . (اِخ ) دهی است به حران ، از آن ده است سعد عروضی بن حسن و محمد فرازبن احمد. (منتهی الارب ).
-
توران
لغتنامه دهخدا
توران . (اِخ ) نام ترکستان است و بعضی از خراسان و آن از مشرق است . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 367). ولایت ماوراءالنهر است . (فرهنگ جهانگیری ). ملک ماورأالنهر، منسوب به تور. (فرهنگ رشیدی ). نام ولایتی است بر آن طرف آب آموی ؛ یعنی ماوراءالنهر. (برهان ). ...
-
توران
لغتنامه دهخدا
توران . (اِخ ) شهری است در ویتنام مرکزی (انام ) که امروز آن را دانانگ نامند و 25 هزار تن سکنه دارد. این شهر بندری است که بر کنار خلیج زیبائی واقع است و محصول آنجا برنج و پنبه است . (از لاروس ). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه ٔ تورانه شود.
-
توران
لغتنامه دهخدا
توران . (اِخ ) دهی از بخش رامیان شهرستان گرگان است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
جستوجو در متن
-
کیجکانان
لغتنامه دهخدا
کیجکانان . (اِخ ) شهری است از ناحیت طوران به سند، و مستقرپادشاه طوران است . (حدود العالم چ دانشگاه ص 125).