کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طوبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طوبان
لغتنامه دهخدا
طوبان . (اِ) نوعی از ماهی (قزوینی نوعی از طوبار آورده است ). (دزی ج 2 ص 66).
-
طوبان
لغتنامه دهخدا
طوبان . (اِخ ) حصنی است از اعمال حمص یا حماة. (معجم البلدان ).
-
واژههای همآوا
-
توبان
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - شلوار. 2 - تُنِکِه ، شلوار کوتاه که کشتی گیران هنگام کشتی پوشند.
-
توبان
لغتنامه دهخدا
توبان . (اِ) شلواری بود تنگ ، کشتی گیران دارند. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 367). تنبان چرمی که کشتی گیران پوشند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). شلواری است از پوست که کشتی گیران پوشند. (اوبهی ).شلواری تنگ که کشتی گیران دارند و به تازی تبان گویند. (صحاح الفر...
-
توبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tubān ۱. تنبان.۲. تنکه.۳. شلوار کوتاه که کشتیگیران هنگام ورزش میپوشند.
-
جستوجو در متن
-
طوبار
لغتنامه دهخدا
طوبار. (اِ) نوعی از ماهی . رجوع به طوبان و دزی ج 2 ص 66 شود.
-
بان
لغتنامه دهخدا
بان . (اِ) رئیس . || (پساوند) دارنده . دارا. (یادداشت مؤلف ). خداوند، و استعمال آن مرکب است . (شرفنامه ٔ منیری ). صاحب . (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). صاحب . خداوند. بزرگ . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). دارنده ٔ چیزی . (فرهنگ رشیدی ). در پهلوی پان ...