کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طواغی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طواغی
/tavāqi/
معنی
= طاغیه
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. گردنکشان، طغیانگران
۲. گستاخان
۳. ستمگران، ظالمان
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طواغی
واژگان مترادف و متضاد
۱. گردنکشان، طغیانگران ۲. گستاخان ۳. ستمگران، ظالمان
-
طواغی
لغتنامه دهخدا
طواغی . [ طَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ طاغیة. (منتهی الارب ).
-
طواغی
فرهنگ فارسی معین
(طَ) [ ع . ] (ص .) جِ طاغیه ؛ گستاخان ، سرکشان .
-
طواغی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ طاغیَة] [قدیمی] tavāqi = طاغیه
-
جستوجو در متن
-
طاغیة
لغتنامه دهخدا
طاغیة. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث طاغی . || سخت ستمکار. (منتهی الارب ). و بدین معنی تاء آخر کلمه را برای مبالغه بکلمه می افزایند. بیدادگر. (مهذب الاسماء). جبار عنید. (دهار). سخت ظالم . متمرد. خودکامه . || احمق متکبر. (منتهی الارب ). || (اِمص ) بیدادی . (م...