کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طواحین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طواحین
/tavāhin/
معنی
= طاحون
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طواحین
لغتنامه دهخدا
طواحین . [ طَ ] (اِخ ) موضعی است بسرزمین فلسطین نزدیک رمله ، و وقعه ٔمشهور بین خمارویه بن طولون و المعتضد باﷲ بسال 271 هَ . ق . نزدیک این مکان بوده است . (معجم البلدان ).
-
طواحین
لغتنامه دهخدا
طواحین . [ طَ ] (ع اِ) ج ِ طاحونة. (دهار).
-
طواحین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ طاحونَة] [قدیمی] tavāhin = طاحون
-
جستوجو در متن
-
طاحونه
فرهنگ فارسی معین
(نَ یا نِ) [ ع . طاحونة ] (اِ.) آسیا، آس آب . ج . طواحین .
-
طاحونة
لغتنامه دهخدا
طاحونة. [ ن َ ] (ع اِ) آسیا. و طاحون نیز آمده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (غیاث از شرح نصاب ). || آس آب (آسیائی که به آب گردد). (مهذب الاسماء). آسیای آبی . رَحی َ. آسیا. ناعور. || دست آس . (دهار). ج ، طواحین .
-
چول
لغتنامه دهخدا
چول . (ترکی ، اِ) چل ، بمعنی صحرا. (یادداشت مؤلف ). بیابان . (جهانگیری ). جای خالی از آدم را گویند. (برهان ). بیابان ریگ زار و جائی که آدمی در او نباشد و کم عبور کند. (آنندراج ) (انجمن آرا). بیابان . صحرای خالی از بشر. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی مع...
-
مستغلات
لغتنامه دهخدا
مستغلات . [ م ُ ت َ غ َل ْ لا ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستغل . آنچه از محصول زمین و از قبیل آن بدست آید. (اقرب الموارد). برای اطلاع بر کیفیت مستغلات از نظر مالیاتی رجوع به تاریخ تمدن جرجی زیدان ج 2 ص 94 شود. || هر ملک غله خیز. (ناظم الاطباء)[ : گورخانه ٔ یوس...
-
کرسی
لغتنامه دهخدا
کرسی . [ ک ُ ] (ع اِ) تخت کوچک . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(یادداشت مؤلف ). || تخت . عرش . سریر. اورنگ . (ناظم الاطباء). گاه . (مهذب الاسماء) : همان روز گفتی که نرسی نبودورا تاج و دیهیم و کرسی نبود. فردوسی .یا کسی دیگر مر او را برکشیدآ...