کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طنز و هزل و مضحکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طنز و هزل و مضحکه
فرهنگ گنجواژه
سُخره.
-
واژههای مشابه
-
طنز کردن
لغتنامه دهخدا
طنز کردن . [ طَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) طعنه زدن . عیبجوئی . تمسخر کردن .
-
طنز پرداز
دیکشنری فارسی به عربی
نکات
-
جستوجو در متن
-
استهزا
واژگان مترادف و متضاد
۱. تمسخر، ریشخند، سخریه، مسخره، مضحکه ۲. شوخی، طنز، فسوس، لودگی، هزل
-
مسخره
واژگان مترادف و متضاد
۱. استهزا، تمسخر، ریشخند، زمترا، سخریه، فسوس، لودگی، مزاح ۲. خندهدار، شوخی، طنز ۳. هجا، هجو، هزل ۴. دلقک، شوخ، لوده، مزاح، مقلد ۵. مضحکه، ملعبه
-
شوخی و مضحکه
فرهنگ گنجواژه
مزاح.
-
مضحکه
لغتنامه دهخدا
مضحکه . [ م َ ح َ ک َ/ ک ِ ] (از ع ، اِ) لطیفه و بذله . || مقلدو بذله گو. (ناظم الاطباء). و رجوع به مَضاحِک شود.
-
هزل گو
لغتنامه دهخدا
هزل گو. [ هََ ] (نف مرکب ) بیهوده گو و یاوه درای . (آنندراج ). رجوع به هزل شود.
-
جد و هزل
لغتنامه دهخدا
جد و هزل . [ ج ِدْ دُ هََ ](ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) حقیقت و مجاز. (از بیهقی ).
-
هزل مانند
لغتنامه دهخدا
هزل مانند. [ هََ ن َن ْ] (ص مرکب ) هر سخن شوخی آمیز و بیهوده : جداو هزل مانند و موعظت او حکمت پیوند. (سندبادنامه ).
-
هزل و هجو
فرهنگ گنجواژه
تخطئه.
-
هزل آمیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [عربی. فارسی] hazl[']āmiz آمیخته به هزل؛ توٲم با شوخی و خوشطبعی.
-
burlesque
مضحکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] هجویهای نمایشی که موضوع یا سبکی جدی را به سخره میگیرد و معمولاً با رقص و آواز همراه است