کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طنزکنان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طنزکنان
/tanzkonān/
معنی
درحال طنز کردن؛ درحال نازوکرشمه؛ نازکنان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
طنازانه، نازکنان، کرشمهکنان، عشوهکنان
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طنزکنان
واژگان مترادف و متضاد
طنازانه، نازکنان، کرشمهکنان، عشوهکنان
-
طنزکنان
لغتنامه دهخدا
طنزکنان . [ طَ ک ُ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) نازکنان . در حال ناز و کرشمه : گه گه آید برِ من طنزکنان آن رعناهمچوخورشید که با سایه درآید بطرب .سنائی .
-
طنزکنان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی. فارسی] [قدیمی] tanzkonān درحال طنز کردن؛ درحال نازوکرشمه؛ نازکنان.
-
جستوجو در متن
-
روبه
لغتنامه دهخدا
روبه . [ ب َه ْ ] (اِ) همان روباه باشد که جانوری است دشتی و به حیله گری مشهور است . (آنندراج ). روباه . (ناظم الاطباء). مخفف روباه . رجوع به روباه شود : چنانکه اشتر ابله سوی کنام شده ز مکر روبه و زاغ و ز گرگ بی خبرا. رودکی .کرد روبه یوزواری یک زغند خ...
-
رعنا
لغتنامه دهخدا
رعنا. [ رَ ] (ع ص ) یا رعناء. تأنیث ارعن ؛ زن ابله . (از کشاف زمخشری ). زن گول . (دهار). زن گول و سست و ضعیف . (منتهی الارب ). زن گول و سست . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). زن خویله . (مهذب الاسماء). زن دراز احمق . رعناء. حمقاء. (یادداشت مؤلف ) : تا تو...
-
تنگ
لغتنامه دهخدا
تنگ . [ ت َ ] (ص )ضد فراخ بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 278) (شرفنامه ٔ منیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). نقیض فراخ باشد. (برهان ). بی وسعت و ضیق و کم عرض . نقیض فراخ . (ناظم الاطباء). پهلوی تنگ بمعنی ضیق . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). باریک . کم عرض . اندک...