کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طنازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طنازی
مترادف و متضاد
افسونگری، دلربایی، شیوهگری، عشوهگری، کرشمه، لوندی
دیکشنری
charm, grace
-
جستوجوی دقیق
-
طنازی
واژگان مترادف و متضاد
افسونگری، دلربایی، شیوهگری، عشوهگری، کرشمه، لوندی
-
جستوجو در متن
-
طنز و غمز
فرهنگ گنجواژه
طنازی.
-
coquetted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکتل، طنازی کردن
-
عشوهگری
واژگان مترادف و متضاد
افسونگری، دلال، دلبری، طنازی، غنج
-
coquet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکتی، لوند، عشوه گر، طنازی کردن
-
coquets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکتها، لوند، عشوه گر، طنازی کردن
-
کرشمه
واژگان مترادف و متضاد
دلربایی، شیوه، طنازی، عشوه، غمزه، غنج، ناز
-
لوندی
واژگان مترادف و متضاد
دلال، طنازی، عشوه، عشوهگری، غمزه، غنج، کرشمه
-
افسونگری
واژگان مترادف و متضاد
۱. جادو، ساحری، سحر، فسون ۲. طنازی، عشوهگری
-
coquetry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کوکتل، ناز، عشوه، کرشمه، عشوهگری، طنازی، دلبری، غمزه
-
tease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسی را دست انداختن، اذیت، اذیت کردن، ازار دادن، سخنان نیشدارگفتن، پوشدادن مو، طنازی کردن
-
teasing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اذیت کردن، کسی را دست انداختن، ازار دادن، سخنان نیشدارگفتن، پوشدادن مو، طنازی کردن
-
flirted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسخره کرد، لاس زدن، عشقبازی کردن، اینسو و انسو جهیدن، طنازی کردن
-
flirts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
flirts، حرکت تند و سبک، لاس، لاس زدن، عشقبازی کردن، اینسو و انسو جهیدن، طنازی کردن