کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طمع کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خام طمع
لغتنامه دهخدا
خام طمع. [ طَ م َ ] (ص مرکب ) کسی که دارای آرزوی بیهوده و باطل باشد. (ناظم الاطباء). آنکه او را طمع خام است . نعت است مر کسی را که صاحب طمع خام باشد : یکیش خام طمع خواند و یکی بدنفس یکی کلنگی گوید، یکی چه خوزیخوار. کمال الدین اسماعیل .نه من خام طمع ع...
-
خام طمع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] xāmtama' دارای آرزوهای بیهوده؛ کسی که بیهوده به چیزی طمع میبندد: ◻︎ نه من خامطمع عشق تو میورزم و بس / که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست (سعدی۲: ۳۶۳).
-
طمع کار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] tama'kār طماع؛ حریص.
-
طمع ورزیدن
دیکشنری فارسی به عربی
طمع
-
خون طمع
واژهنامه آزاد
حریص-طمعکار-شخص خیلی طمعکار
-
طمع خوم
واژهنامه آزاد
پر توقع،کسی که توقع بیجا دارد
-
خون طمع
واژهنامه آزاد
حریص-طمعکار-شخص خیلی طمعکار
-
طمع و حرص
فرهنگ گنجواژه
آز.
-
ترس و طمع
فرهنگ گنجواژه
صفات بد.
-
حرص و طمع
فرهنگ گنجواژه
آز.
-
درخواست و طمع
فرهنگ گنجواژه
چشمداشت.
-
جستوجو در متن
-
دندون تیز کردن
لهجه و گویش تهرانی
طمع کردن
-
تُمابُر
لهجه و گویش بختیاری
tomâbor طمع بُر، قطعِ امید کردن، طمع کرده.
-
خوم طمعی
لهجه و گویش تهرانی
طمع خام کردن
-
خام طمعی، خام طمعی کردن
لهجه و گویش تهرانی
طمع زیادی