کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طمانینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طمانینه
/toma'nine/
معنی
۱. آرام گرفتن؛ قرار گرفتن؛ آرامش؛ قرار؛ سکون.
٢. سنگینی؛ وقار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. مکث، آهستگی، کندی،
۲. تانی، سکون، سکینه، قرار، آرامش
۳. وقار، متانت
برابر فارسی
آرامش
دیکشنری
deliberation
-
جستوجوی دقیق
-
طمانینه
واژگان مترادف و متضاد
۱. مکث، آهستگی، کندی، ۲. تانی، سکون، سکینه، قرار، آرامش ۳. وقار، متانت
-
طمانینه
فرهنگ واژههای سره
آرامش
-
طمانینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: طمٲنینَة] toma'nine ۱. آرام گرفتن؛ قرار گرفتن؛ آرامش؛ قرار؛ سکون.٢. سنگینی؛ وقار.
-
واژههای مشابه
-
طمأنینة
لغتنامه دهخدا
طمأنینة. [ طُ م َءْ ن َ ] (ع مص ) آرامش . (مهذب الاسماء). آرامیدن . (مجمل اللغه ) (دهار) (منتهی الارب ). قرار گرفتن . (منتهی الارب ). آرام گرفتن . بیارامیدن . قرار یافتن . سکون قلب . (غیاث ) (آنندراج ). رفاه . سکون . اطمینان . آرامیدگی : سلطان در او...
-
طمأنینه
فرهنگ فارسی معین
(طُ مَ نِ) [ ع . طمأنینة ] 1 - (مص ل .) آرام گرفتن ، قرار گرفتن . 2 - (اِمص .) آرامش . 3 - قرار، سکون .
-
واژههای همآوا
-
طمأنینه
فرهنگ فارسی معین
(طُ مَ نِ) [ ع . طمأنینة ] 1 - (مص ل .) آرام گرفتن ، قرار گرفتن . 2 - (اِمص .) آرامش . 3 - قرار، سکون .
-
جستوجو در متن
-
سکینه
واژگان مترادف و متضاد
آرام، آرامش، طمانینه، قرار، آرامشخاطر، سکنیت، وقار ≠ تلاطم
-
دل ورجا
واژهنامه آزاد
دِلْ وَرْجا:(delwarja) در گویش گنابادی یعنی با طمأنینه ، آرام و قرار گرفتن
-
مکث
واژگان مترادف و متضاد
آرامش، ایست، تامل، تانی، توقف، ثبات، درنگ، سکته، طمانینه، نرمش، وقار، وقفه
-
آرامش
فرهنگ نامها
(تلفظ: ārāmeš) (اسم مصدر از آرامیدن و آرمیدن) ، فراغت ، راحت ، آسایش ، صلح ، آشتی ، ایمنی ، امنیت، سنگینی ، وقار و طمأنینه .
-
وقار
واژگان مترادف و متضاد
ابهت، ثبات، رزانت، سکینه، سنگینی، طمانینه، متانت، مکث، مهابت، وقر، هنگ، هیبت، هیمنه ≠ سبکی
-
سلانه سلانه
فرهنگ فارسی معین
(سَ لّ نِ . سَ لّ نِ)(ق مر.) (عا.) آرام آرام ، با طمأنینه .