کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طلفن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طلفن
لغتنامه دهخدا
طلفن . [ ] (اِ) اقحوان . (فهرست مخزن الادویه ).
-
واژههای همآوا
-
تلفن
فرهنگ فارسی معین
(تِ لِ فُ) [ انگ . ] (اِ.) دستگاهی که به وسیلة آن می توان اصوات و مکالمات را به مسافت دور انتقال داد یا دریافت کرد.
-
تلفن
لغتنامه دهخدا
تلفن . [ ت ِ ل ِ ف ُ ] (فرانسوی ، اِ) کلمه ٔ مرکب فرنگی است از تله به معنی دور و فون به معنی صدا. آلتی است که بدان از نقاط دور مکالمه کنند و این وسیله در سال 1876 م . توسط گراهام بل اختراع شده است . هر دستگاه تلفن از دو قسمت اصلی فرستنده و گیرنده تشک...
-
تلفن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: téléphone] (برق) tel[e]fon ۱. دستگاهی که بهوسیلۀ آن از مسافت دور با هم صحبت میکنند.۲. [عامیانه، مجاز] شمارهتلفن.
-
تلفن
واژهنامه آزاد
دورگو