کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طلبکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طلبکار
معنی
(طَ لَ) [ ع . ] (ص فا.) بستانکار.
فرهنگ فارسی معین
برابر فارسی
بستانکار
دیکشنری
creditor
-
جستوجوی دقیق
-
طلبکار
فرهنگ واژههای سره
بستانکار
-
طلبکار
لغتنامه دهخدا
طلبکار. [ طَ ل َ ] (ص مرکب ) داین . غریم . بستانکار. وام ده . وام خواه . کسی که پول یا کالائی از دیگری باید به او برسد. || طلبنده . خواهان و آرزومند. زغبوت . (منتهی الارب ). خواستار : روزی که جدا ماندمی از تو ز پی من صد راه رسول آمده بودی و طلبکار. ف...
-
طلبکار
فرهنگ فارسی معین
(طَ لَ) [ ع . ] (ص فا.) بستانکار.
-
طلبکار
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: telabkâr طاری: telabkâr طامه ای: telabkâr طرقی: telabkâr کشه ای: telabkâr نطنزی: telabkâr
-
طلبکار
دیکشنری فارسی به عربی
دانن
-
واژههای مشابه
-
طلبکار، طلبکار
واژگان مترادف و متضاد
بستانکار، داین، وامخواه طلبخواه ≠ بدهکار، مدیون
-
واژههای همآوا
-
طلب کار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] talabkār ۱. کسی که پول یا کالایی از کسی طلب دارد؛ بستانکار.۲. [قدیمی] خواهان؛ خواستار: ◻︎ طلبکار باید صبور و حمول / که نشنیدهام کیمیاگر عجول (سعدی۱: ۱۰۵)، ◻︎ کهومه طلبکار عمرند و بس / کسی را به مردن نیاید هوس (امیرخسرو: ...
-
جستوجو در متن
-
تَلَوْکار
لهجه و گویش بختیاری
talavkar طلبکار.
-
داین
واژگان مترادف و متضاد
بستانکار، طلبکار، وامخواه ≠ بدهکار
-
وامخواه
واژگان مترادف و متضاد
بستانکار، داین، طلبکار، ≠ بدهکار
-
بستانکار
فرهنگ فارسی معین
(بِ) (ص فا.) طلبکار.
-
ارث بابا،ارث پدر(ی)
لهجه و گویش تهرانی
میراث:()را خواستن =طلبکار بودن