کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طفره رفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طفره رفت
دیکشنری فارسی به عربی
أحْجَمَ
-
واژههای مشابه
-
طفرة
لغتنامه دهخدا
طفرة. [ طَ رَ ] (ع اِ) سرشیر. (منتهی الارب ).
-
طفرة
لغتنامه دهخدا
طفرة. [ طَ رَ ] (ع مص ) طفور.(منتهی الارب ). برجستن . بالا برجستن . (منتهی الارب ). برجستن از روی چیزی : و چون وحشی در دام افتاده را که صیاد بازیچه و مضحکه را رسن فرا او گذارد تا او به نشاط طفره کند. (جهانگشای جوینی ). || در اصطلاح ابراهیم بن سیار نظ...
-
طفره داشتن
واژگان مترادف و متضاد
اهمال ورزیدن، تعلل کردن، مسامحه کردن، سستی کردن، پابهپا کردن، کوتاهی کردن، خودداری کردن، بهانهآوردن
-
طفره رفتن
واژگان مترادف و متضاد
طفره زدن، تعلل کردن، سردواندن، اهمالکاری کردن، در رفتن، سستی کردن ≠ اقدام کردن، عمل کردن، دستیازیدن
-
طفره رفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . رَ تَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) شاخه خالی کردن .
-
طفره زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - کوتاهی کردن در کار. 2 - در رفتن .
-
طفره زدن
دیکشنری فارسی به عربی
سياج , کشک
-
طفره زن
دیکشنری فارسی به عربی
مراوغ
-
طفره رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
اتل , هراء
-
طفره رفتن
واژهنامه آزاد
شانه خالی کردن، فرار از مسئولیت
-
طفره رفتن از
دیکشنری فارسی به عربی
تجنب , عائق
-
طفره و تقلا
فرهنگ گنجواژه
تلاش.
-
پرسه و طفره و تقلا
فرهنگ گنجواژه
تلاش.