کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طفذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طفذ
لغتنامه دهخدا
طفذ. [ طَ ] (ع مص ) دفن کردن . در گور کردن . (منتهی الارب ).
-
طفذ
لغتنامه دهخدا
طفذ. [ طَ / طَ ف َ ] (ع اِ) گور. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
اطفاذ
لغتنامه دهخدا
اطفاذ. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ طَفْذ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ طفذ، بمعنی گور باشد. (آنندراج ). ج ِ طفذ، بمعنی قبر. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). رجوع به طفذ شود.
-
دفن کردن
لغتنامه دهخدا
دفن کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بزیر خاک کردن . بزمین کردن . بخاک سپردن . بگور کردن . چال کردن . خاک کردن . در خاک نهادن . اجتنان . جَن ّ. (دهار). طفذ. هدون . (منتهی الارب ) : این خبر [ خبر مادر عبداﷲ ] به حجاج بردند بشگفت بماند و فرمود تا عبداﷲ ...