کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طغیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طغیان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فيضان
-
downcomer backup flooding
طغیان انباشت ناودانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] طغیان ناشی از انباشت مایع در ناودانی که موجب پُر شدن و سرایت آن به سینی بالایی میشود
-
downcomer choke flooding
طغیان خفگی ناودانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] طغیان ناشی از گذر مایع کفآلود با اُفت فشار اصطکاکی بیشتر در ناودانی در نتیجۀ افزایش عبوردهی مایع که به دلیل خفگی موجب انباشت مایع در سینی بالایی میشود
-
downcomer flooding/ downcomer flood
طغیان کفآلود ناودانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] انباشت مایع در ناودانی همراه با کف بهنحویکه کف به سینی بالا سرایت کند
-
entrainment flooding
طغیان همراهبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] طغیان ناشی از همراهبری افراطی قطرههای مایع
-
شورش یا طغیان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صورة
-
spray entrainment flooding
طغیان همراهبَری افشانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] طغیان ناشی از همراهبری قطرههای مایع بهحدیکه مایع به جای جاری شدن به سمت سینی پایینی بهصورت افشانهای به سینی بالایی راه یابد
-
froth entrainment flooding
طغیان همراهبَری کفآلود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] طغیان ناشی از همراهبری بهحدیکه سرکف به سینی بالایی راه یابد
-
جستوجو در متن
-
overflows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرریز می شود، سرریز، طغیان، سیل، اضافی، طغیان اب، طغیان کردن، سرشار شدن یا کردن لبریز شدن
-
يَطْغَىٰ
فرهنگ واژگان قرآن
سركشى مىكند - که سرکشي کند - طغيان مي کند - که طغيان کند (طغيان : به عدالت و انصاف رفتار نکردن)
-
insurgent
طغیانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کسی که طغیان میکند
-
فاضلات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ فاضلَة] [قدیمی] fāzelāt طغیان.
-
طَّاغِيَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
طغيان
-
revolt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شورش، انقلاب، طغیان، بهم خوردگی، شوریدن، شورش یا طغیان کردن، اظهار تنفر کردن
-
عَاتِيَةٍ
فرهنگ واژگان قرآن
طغيان کننده (از مصدر عتو به معناي طغيان و سرپيچي از اطاعت و ناسازگاري است )