کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طغرائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طغرائی
معنی
( ~ .) [ تر - فا. ] (ص نسب .) 1 - نویسندة طغرا. 2 - رییس دیوان طغرا .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طغرائی
لغتنامه دهخدا
طغرائی . [ طُ ] (اِخ ) عزیزالدین ، افضل الممالک ابوالفتوح علی بن فضل اﷲ الطغرائی . در تتمه ٔ صوان الحکمة، این عنوان را در ضمن ترجمه ٔ نجیب الدین ابوبکر طبیب نیشابوری آورده و گفته است که عزیزالدین طغرائی درباره ٔ نجیب الدین طبیب گوید: کل مریض مر هذا ا...
-
طغرائی
لغتنامه دهخدا
طغرائی . [ طُ ] (اِخ ) قوام الملک . طغرائی . ممدوح الاجل بدرالدین شرف الشعراء القوامی الرازی . (لباب الالباب ج 2 ص 236).
-
طغرائی
لغتنامه دهخدا
طغرائی . [ طُ ] (اِخ ) یاقوت آرد: حسین بن علی بن محمدبن عبدالصمد الاستاد، مؤیدالدین ، ابواسماعیل الاصبهانی ، المعروف بالطغرائی . کلمه ٔ طغرائی منسوب به کسی است که شغل و منصب او نوشتن طغرا و القاب ملوک و امرا بر فرامین و مناشیر باشد. و هی الطرة التی ...
-
طغرائی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ تر - فا. ] (ص نسب .) 1 - نویسندة طغرا. 2 - رییس دیوان طغرا .
-
واژههای مشابه
-
حسین طغرائی
لغتنامه دهخدا
حسین طغرائی . [ ح ُ س َ ن ِ طُ ] (اِخ ) ابن علی بن محمدبن عبدالصمد اصفهانی لیثی صاحب «لامیةالعجم ». متولد 453 هَ . ق . / 1061 م . مقتول 513 هَ . ق . 1119/م . به کلمه ٔ طغرائی در همین لغت نامه و نیز رجوع به وفیات الاعیان ج 1 ص 200 و معجم الادباء ج 1 ص...
-
کاتب طغرائی
لغتنامه دهخدا
کاتب طغرائی . [ ت ِ ب ِ طُ ] (اِخ ) حسین بن علی بن محمدبن عبدالصمد اصفهانی ملقب به فخرالکتاب رجوع به طغرائی حسین در همین لغت نامه و ریحانة الادب ج 3 ص 333 شود.
-
جستوجو در متن
-
ابواسماعیل
لغتنامه دهخدا
ابواسماعیل . [ اَ اِ ] (اِخ ) کنیت طغرائی عمید فخرالکتّاب حسین بن علی بن محمداصفهانی . رجوع به طغرائی عمید فخرالکتّاب ... شود.
-
طغرانویس
لغتنامه دهخدا
طغرانویس . [ طُ ن ِ ] (نف مرکب ) طغراکش . طغرائی : مطبوع تر ز نقش تو صورت نبست بازطغرانویس ابروی همچون هلال تو.حافظ.
-
طغراکش
لغتنامه دهخدا
طغراکش . [ طُ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) آنکه امر طغرا کشیدن بر سر فرامین و احکام برعهده ٔ او محول باشد. طغرانویس . طغرائی : ای که انشاء عطارد صفت شوکت تست عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد.حافظ.
-
ابوالوفاء
لغتنامه دهخدا
ابوالوفاء. [ اَ بُل ْ وَ ] (اِخ ) ابن عمر فرضی حلبی . او راست : معادن الذهب فی الاعیان ، الذین تشرفت بهم حلب و نظیره ای بر لامیةالعجم طغرائی کرده است و اشعار بسیار دیگر دارد و صاحب قاموس الاعلام نام او را ابوالوفاء عُرضی بن عمر آورده است .
-
حسین
لغتنامه دهخدا
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمد. رجوع به حسین وفائی و حسین نقوی و حسین عاملی و حسین طغرائی و حسین صیمری و حسین خزاعی شود.
-
ژولیس
لغتنامه دهخدا
ژولیس . (اِخ ) خاورشناس اواخر قرن شانزدهم میلادی . وی در ادبیات عرب براعتی حاصل و قصیده ٔ لامیةالعجم ابواسماعیل طغرائی را به زبان لاتین ترجمه کرد و در سال 1707 م . به طبع رسانید.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ اندلسی وادی آشی ملقب بشهاب الدین . وی لامیة العجم طغرائی را تخمیس کرده و بخوبی از عهده برآمده است . وفات او به سال 808 هَ . ق . بود.