کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طشک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طشک
لغتنامه دهخدا
طشک . [ طَ ] (اِخ ) نام دهی است از توابع آباده و دو فرسخ کمتر در مغربی آباده است . (فارسنامه ٔ ناصری ). دهی است از دهستان آباده طشک بخش نی ریز شهرستان فسا در 128هزارگزی شمال باختری نیریز. جلگه و گرمسیر و مالاریائی با 296 تن سکنه . آب آن از قنات . محص...
-
واژههای مشابه
-
آباده ٔ طشک
لغتنامه دهخدا
آباده ٔ طشک . [ دَ ی ِ طِ ش َ ] (اِخ ) بخشی از ولایات خمسه ٔ فارس است ، و آن را به مناسبت یکی از قرای آن که طشک نام دارد آباده ٔ طشک خوانده اند تا از آباده ٔ اقلید ممتاز باشد. این بخش از طرف شمال بسرچاهان و قونقری و از مغرب بارسنجان و از جنوب بدریاچه...
-
واژههای همآوا
-
تشک
واژگان مترادف و متضاد
بستر، خوابگه، رختخواب، زیرانداز، نهالی
-
تشک
فرهنگ فارسی معین
(تُ شَ) (اِ.) زیرانداز، بستر، رختخواب .
-
تشک
لغتنامه دهخدا
تشک . [ ت َ ] (اِ) طسق معرب تشک فارسی است و معنی آن وظیفه ای است که بر اصناف زروع نهند بر هر جریبی و آن را به فارسی تشک گویند،یعنی اجرت . (مفاتیح خوارزمی ). و رجوع به طسق شود.
-
تشک
لغتنامه دهخدا
تشک . [ ت ُ ش َ ] (اِ) دوشک و نهالی وبستر و فراش . (ناظم الاطباء). و رجوع به توشک شود.
-
تشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] tošak زیرانداز آکنده از پشم یا پنبه که روی تختخواب یا زمین میاندازند و بر آن مینشینند یا میخوابند؛ بستر.
-
تشک
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: nahâli طاری: nahâli طامه ای: nâhâli طرقی: noholi کشه ای: nahâli نطنزی: nahâlin
-
تِشک
لهجه و گویش تهرانی
جوانه گیاه، برگ نورسته، گیاه نورست
-
جستوجو در متن
-
بسرم
لغتنامه دهخدا
بسرم . [ ب ِ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان آباده طشک بخش نی ریز شهرستان فسادر 18 هزارگزی شمال باختر نی ریز، کنار راه فرعی نی ریز به آباده طشک . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
کوشکک
لغتنامه دهخدا
کوشکک . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آباده طشک که در بخش نیریز شهرستان فسا واقع است و 1405 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
کوشکک پایین
لغتنامه دهخدا
کوشکک پایین . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آباده طشک که در بخش نیریز شهرستان فساواقع است و 217 تن سکنه دارد. این قریه را حسین آبادکوشک نیز گویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).