کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طره گیسو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طره گیسو
دیکشنری فارسی به عربی
قفل
-
واژههای مشابه
-
طرة
لغتنامه دهخدا
طرة. [ طَرْ رَ ] (ع اِ) تهیگاه . || (مص ) آبستن کردن گشن ماده را به یک آمیزش . (منتهی الارب ).
-
طرة
لغتنامه دهخدا
طرة. [ طُرْ رَ ] (اِخ ) شهری است به افریقیه . (منتهی الارب ). شهر کوچکی به افریقیه . (معجم البلدان ج 6 ص 46). صاحب منتهی الارب لفظ «طرة» را که نام شهر است بفتح طاء آورده ولی صاحب معجم البلدان بضم طاء قید کرده و حتی گفته است «بلفظ طُرّةالثوب ».
-
طرة
لغتنامه دهخدا
طرة. [ طُرْ رَ ] (اِخ ) قریه ای است به مصر (جیزة) که در آنجا سمنت تهیه میشود. (المنجد).
-
طرة
لغتنامه دهخدا
طرة. [ طُرْ رَ ] (ع اِ) کرانه ٔ جامه که پرزه ندارد. (منتهی الارب ). || کرانه ٔ وادی . کرانه ٔ جوی . کرانه و طرف هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کنار. (نصاب ). حاشیه : و گوشه ٔ طره ٔ عفتشان به سرانگشت خیانت کسی فرونکشیده . (مقدمه ٔ دیوان حافظ چ ق...
-
تُره تُره،طره طره
لهجه و گویش تهرانی
دالبر دالبر
-
طره بازی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (حامص .) تُرنا بازی ، نوعی بازی که در آن پارچه ای را مثل تازیانه تابیده و با آن بازنده را می زنند.
-
طره پوش
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص فا.) دارندة طرّه .
-
طره بازی
لغتنامه دهخدا
طره بازی . [ طُرْ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) بازی که اطفال بازند و آن چنان است که کرباسی را مثل تازیانه تاب داده بر یکدیگر زنند و در محاوره هر چیز تاب داده را طره گویند و لهذا اطلاق آن بر تازیانه که در عرف هند کره خوانند نیز درست شده و اغلب که کره مغیر آ...
-
طره بخاخ
لغتنامه دهخدا
طره بخاخ . [ طَ رَ ب َخ ْ خا ] (اِخ ) قصبه ای از دهستان بهمن شیر بخش مرکزی شهرستان آبادان در 15هزارگزی جنوب خاوری آبادان و 5هزارگزی خاوری شوسه ٔ خسروآباد به آبادان . دشت و گرمسیر و مالاریائی با 3000 تن سکنه . آب آن از رود بهمن شیر. محصول آنجا خرما و ...
-
طره بازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [قدیمی] torrebāzi = ترنابازی
-
پیش طُره
لهجه و گویش تهرانی
نقاب کلاه
-
cantilever beam, cantilever
تیر طُرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که یک سر آن گیردار و سر دیگر آن آزاد باشد متـ . تیرطُره
-
طره دار یا پرزدارکردن
دیکشنری فارسی به عربی
خصلة