کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طرسا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طرسا
لغتنامه دهخدا
طرسا. [ طَ ] (اِ) نوعی از بلوط است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
واژههای همآوا
-
ترسا
واژگان مترادف و متضاد
۱. مسیحی، نصارا، نصرانی ≠ ملحد، کافر ۲. یهودی
-
ترسا
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ په . ] (ص فا.) 1 - ترسنده . 2 - مسیحی .
-
ترسا
لغتنامه دهخدا
ترسا. [ ت َ ] (نف / ص ، اِ) ترسنده و بیم برنده و واهمه کننده را گویند. (برهان ). ترسنده . (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). || نصرانی . (برهان ) (دهار). عابد نصاری که بتازی راهب گویند. (فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). پهلوی ترساک . ل...
-
ترصع
لغتنامه دهخدا
ترصع. [ ت َ رَص ْ ص ُ ] (ع مص ) نشاط و خوشدلی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نشاط کردن . (از اقرب الموارد) (از المنجد).
-
ترسا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) tarsā ۱. عیسویمذهب؛ مسیحی؛ نصرانی.۲. [قدیمی] راهب.۳. (صفت) [قدیمی] ترسنده؛ بیمدارنده.
-
ترسا
واژهنامه آزاد
یک پرستنده آتش