کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طرایق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طرایق
/tarāy(')eq/
معنی
= طریقه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طرایق
فرهنگ فارسی معین
(طَ یِ) [ ع . طرائق ] (اِ.) جِ طریقه .
-
طرایق
لغتنامه دهخدا
طرایق . [ طَ ی ِ ] (ع اِ) طرائق . ج ِ طریقة. راهها. یقال : هذا طریقة قومهم و طرائق قومهم . (منتهی الارب ) : چه تنفیذ شرایع دین و اظهار طرایق ... بی سیاست پادشاه دیندار صورت نبندد. (کلیله و دمنه ). || هؤلاء طرائق ُ قومهم ، للرجال الاشراف . (تاج العرو...
-
طرایق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: طرائق، جمعِ طریقَة] [قدیمی] tarāy(')eq = طریقه
-
واژههای مشابه
-
طرایق الدهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: طرائقالدَّهر] [قدیمی] tarāyeqoddahr پیشامدهای روزگار.
-
واژههای همآوا
-
ترایق
لغتنامه دهخدا
ترایق . [ ت َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ ترقوه . (اقرب الموارد) (المنجد) (متن اللغه ). رجوع به ترائق شود.
-
جستوجو در متن
-
صفا
لغتنامه دهخدا
صفا. [ ص َ ] (اِخ ) (حاج میرزا...) ملقب به قنبرعلی شاه از مردم مازندران . تولد وی به سال 1212 و وفات او به سال 1291 هَ . ق . بوده است و در تکیه ٔ صفائیه جنب کوه طبرک ری مدفون است . (از سعدی تا جامی ص 402). و رجوع به طرایق الحقایق ج 2 ص 107 شود.
-
شرایع
لغتنامه دهخدا
شرایع. [ ش َ ی ِ ] (ع اِ) شرائع. ج ِ شریعة. آیینی که پیغمبران از جانب خدای تعالی بر بندگان آورند. (ناظم الاطباء) : بیان شرایع به کتاب تواند بود. (کلیله و دمنه ). تنفیذ شرایع دین و اظهار طرایق ... بی سیاست پادشاه دیندار صورت نبندد. (کلیله و دمنه ). رج...
-
نقیب
لغتنامه دهخدا
نقیب . [ ن َ ] (اِخ ) احمد (حاجی میرزا...)بن حاجی درویش حسن قصه خوان شیرازی ، ملقب به نقیب الممالک و متخلص به نقیب . از شاعران متأخر فارسی است . به سال 1302 هَ . ق . درگذشت . (از فارسنامه ٔ ناصری ج 2 ص 45) (از طرایق الحقایق ج 3 ص 215) (از فهرست کتاب...
-
سیاری
لغتنامه دهخدا
سیاری . [ س َی ْ یا ] (اِخ ) شیخ ابوالعباس بن القاسم بن المهدی السیاری رحمةاﷲتعالی . دخترزاده ٔ احمد سیار است و از اهل مرو و شاگرد ابوبکر واسطی است و عالم به حقایق احوال و فقیه وحدیث بسیار داشت . و از برکات صحبت واسطی بدرجه ای رسید که امام صنفی از مت...
-
مدرس
لغتنامه دهخدا
مدرس . [ م ُ دَرْ رِ ] (اِخ ) علی زنوزی ،از دانشمندان و حکمای متأخر است ، در مدرسه ٔ سپهسالار تدریس می کرد و به سال 1307 هَ . ق . درگذشت و در جوار بقعه ٔ شاه عبدالعظیم مدفون گشت ، از اشعار اوست :خورشید وجود تا ز رخ پرده گشودبنمود جمال خویش آنگونه که...
-
نیاز
لغتنامه دهخدا
نیاز. (اِخ ) علی شیرازی (میرزا سید...) متخلص به نیاز از شاعران وخوشنویسان قرن سیزدهم است . شکسته نویس توانا و طبیب ماهری بود و به سال 1263 هَ . ق . درگذشت . او راست :آنکه بنواخت به تیری دل سرگردان راکاش بیرون نکشیدی ز دلم پیکان راغیرتم کشت به نزدیک ر...
-
شعایر
لغتنامه دهخدا
شعایر. [ ش َ ی ِ ] (ع اِ) شَعائِر. عبادتها. (از ناظم الاطباء). || علامتها. نشانه ها. (فرهنگ فارسی معین ) : چه تنفیذ شرایعدین و اظهار طرایق و شعایر حق بی سیاست پادشاه دیندار صورت نبندد. (کلیله و دمنه ). || آداب و رسوم مذهبی یا ملی . (فرهنگ فارسی معین ...