کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طراوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تری
واژگان مترادف و متضاد
۱. تازگی، رطوبت، طراوت ≠ خشکی، پژمردگی، پلاسیدگی ۲. طراوت، شادابی
-
refreshing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طراوت، تازه کردن، نیروی تازه دادن به، روشن کردن، از خستگی بیرون اوردن، با طراوت کردن، خنک ساختن، خنک کردن
-
حُسن و لطافت
فرهنگ گنجواژه
طراوت، زیبائی.
-
گیشا
واژهنامه آزاد
شادابی و طراوت
-
نوژا
واژهنامه آزاد
سرسبز و با طراوت.
-
سرسبزی
واژگان مترادف و متضاد
خرمی، طراوت، نزهت ≠ پژمردگی
-
شاداب
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) تازه ، با طراوت ، مسرور.
-
شادابی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) šādābi تری و تازگی؛ طراوت.
-
طَرِيّاً
فرهنگ واژگان قرآن
تر و تازه (بر وزن فعيل از ماده طراوت)
-
ترگل و ورگل
فرهنگ گنجواژه
تر و تازه، زیبا و قشنگ، تازه و با طراوت.
-
شادابی
واژگان مترادف و متضاد
آبداری، تازگی، خرمی، طراوت ≠ پژمردگی
-
نضارت
واژگان مترادف و متضاد
تازگی، خرمی، شادابی، طراوت، نضرت
-
blossomed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکوفه، گل دادن، دارای طراوت جوانی شدن
-
انفعال
دیکشنری عربی به فارسی
جوش , گاز (نوشيدنيها) , طراوت و شادي
-
پلاسیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) palāsidan پژمرده شدن و از طراوت افتادن گل و گیاه.