کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طراقا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طراقا
/tarāqā/
معنی
= طراق
〈 طراقاطراق: [قدیمی] آوازها و صداهای پیدرپی: ◻︎ چو خورشید سر برزند زین نطاق / برآید ز دریا طراقاطراق (نظامی۶: ۱۱۳۰).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طراقا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [قدیمی] tarāqā = طراق〈 طراقاطراق: [قدیمی] آوازها و صداهای پیدرپی: ◻︎ چو خورشید سر برزند زین نطاق / برآید ز دریا طراقاطراق (نظامی۶: ۱۱۳۰).
-
جستوجو در متن
-
مطارقة
لغتنامه دهخدا
مطارقة. [ م ُ رَ ق َ ] (ع مص ) تو برتو دوختن و جامه بر هم پوشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). جامه بر یکدیگر دوختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). طارق بین ثوبین ؛ اذا طابق بینها. (منتهی الارب ). طارق بین ثوبین ؛ لبس احدهما علی الاَّخر. (اقرب الموارد). طارق ...