کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طراف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طراف
/terāf/
معنی
چادر و خیمۀ چرمی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طراف
فرهنگ فارسی معین
(طِ) [ ع . ] (اِ.) خرگاه ادیم ، خیمة چرمین ؛ ج . طرف .
-
طراف
لغتنامه دهخدا
طراف . [ طَرْ را ] (اِخ ) از اعلام است . (منتهی الارب ).
-
طراف
لغتنامه دهخدا
طراف . [ طِ ] (ع اِ) خرگاه ادیم . ج ، طُرَف . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خیمه ٔ ادیمین . (مهذب الاسماء). خیمه ٔ چرمین . خیمه ای از چرم . ابنیةالعرب طراف ٌ او اخبیةٌ. فالطرف من ادم ، و الخباء من صوف او وبر. || آنچه از اطراف کشت و نواحی آن گیرند. || یق...
-
طراف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] terāf چادر و خیمۀ چرمی.
-
جستوجو در متن
-
عیدانی
لغتنامه دهخدا
عیدانی . [ع َ ] (ص نسبی ) منسوب است به عیدان ، و آن بطنی است از حضرموت ، و او پدر ربیعةبن عیدان بن ربیعه ٔ ذی العرف ابن وائل ذی طراف بود. (از اللباب فی تهذیب الانساب ).
-
مغانی
لغتنامه دهخدا
مغانی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مَغنی ̍. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جاهای با اهل و باشندگان . جاهای مسکون : شهری دید از غرایب مبانی و عجایب مغانی . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 412). اکناف آن اکتاف اشراف دهر را حاوی شده و اطراف آن ط...
-
اخبیه
لغتنامه دهخدا
اخبیه . [ اَ ی َ ] (ع اِ) ج ِ خِباء. خیمه ها. خرگاهها. خیمه های پشمین . آلاچیقهای پشمین . ابنیةالعرب ، طراف اواخبیة. فالطراف من اُدُم و الخباء من صوف او وبر.- سعدالأخبیه ؛ منزل بیست وپنجم از منازل قمر و از جمله ٔرباطات دوم است . مؤلف غیاث اللغات ب...