کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طرائف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طرائف
لغتنامه دهخدا
طرائف . [ طَ ءِ ] (ع ص ، اِ) طرایف . ج ِ طریفة. چیزهای لطیف و خوش . (آنندراج ). || مالهای نو. (آنندراج ) : بپذرفت چیزی که آورده بودطرائف بد و بدره و برده بود. فردوسی .ز چیزی که باشد طرائف بچین ز زرینه و اسب و تیغ و نگین . فردوسی .- طرائف ِ حدیث ؛ بر...
-
طرائف
لغتنامه دهخدا
طرائف .[ طَ ءِ ] (اِخ ) بلادی است نزدیک اعلام صبح ، و آن چندکوه است متساوی و مقابل یکدیگر. (منتهی الارب ) (معجم البلدان چ مصر ج 6 ص 38). و در اشعار فرزدق ذکر آن کوهها بیامده است . (معجم البلدان چ مصر ج 6 ص 38).
-
واژههای مشابه
-
طرایف، طرائف
واژگان مترادف و متضاد
۱. طرفه، نوادر، شگفتیها ۲. تازهها، بدایع
-
جستوجو در متن
-
شلحت
لغتنامه دهخدا
شلحت . [ ] (اِخ ) یوسف بک . صاحب مجله ٔ الاجیال . او راست : آراء ممزقة و طرائف متفرقه چ بیروت 1880م . (از معجم المطبوعات مصر).
-
بارع هروی
لغتنامه دهخدا
بارع هروی . [ رِ ع ِ هََ / هَِ رَ ] (اِخ ) یاقوت در معجم الادباء ج 2 ص 241 آرد: در بعضی از کتب خواندم که فضلای ملقب به بارع در خراسان سه تن بودند: نخست بارع هروی که کتاب طرائف الطرف از اوست و وی از حیث فضل بر دو بارع دیگر در مرتبه ٔ فروتر بود. دوم و ...
-
وادی الزمار
لغتنامه دهخدا
وادی الزمار. [ دِزْ زَ ما ] (اِخ ) موضعی است گیاه خیز و سرسبز و زیبادر نزدیک موصل . و در آن تل بلند و مصفائی وجود داردکه به تل عقاب موسوم است و مشرف بر دجله و باغهای آن است و خالدی از آن چنین یاد کرده است : الست تری الروض یُبدی لناطرائف من صنع آذارتل...
-
ابن قریعه
لغتنامه دهخدا
ابن قریعه . [ اِ ن ُ ق ُ رَ ع َ ] (اِخ ) قاضی ابوبکر محمدبن عبدالرحمن بغدادی ،از جمله ٔ وزیر ابومحمد مهلبی . او در سندیه از اعمال بغداد منصب قضا داشته و مردی لطیفه گو و حاضرجواب بوده و طرائف او در کتب نوادر مذکور و مشهور است . صاحب بن عباد وی را دیدا...
-
انزال
لغتنامه دهخدا
انزال . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ نُزل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). چیزهایی که پیش مهمان فرود آینده نهند : پوشیده بخطها و نامه ها و طرائف گرگان و دهستان جز از آنچه در جمله ٔ انزال امیرمحمود فرستاده بود. (تاریخ بیهقی چ فیاض - غنی ص 135). به ابواب تشریفات ...
-
بارع بوشنجی
لغتنامه دهخدا
بارع بوشنجی . [ رِ ع ِ ش َ ] (اِخ ) یاقوت در معجم الادباء (ج 2 ص 341) آرد: در بعضی از کتب خواندم که فضلای ملقب به بارع در خراسان سه تن بودند نخست بارع هروی مؤلف کتاب طرائف الطرف و دوم بارع بوشنجی که نسبت بدو بارع دیگر در مرتبه ٔ اوسط بود. و رجوع به ...
-
حرفوشی
لغتنامه دهخدا
حرفوشی . [ ح َ ] (اِخ ) محمدبن علی بن احمد حویزی حرفوشی شامی عاملی . از ادباء شام که به ایران مهاجرت کرد و در ربیع دوم 1059 هَ . ق . درگذشت . او راست : شرح زبدةالاصول . اللاَّلی السنیة فی شرح الاجرومیة. شرح التهذیب در نحو. شرح شرح فاکهی بر قطر. شرح ش...
-
ابوسعید
لغتنامه دهخدا
ابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) حسن بن حسین سبزواری معروف به شیعی . یکی از علما و محدّثین اهل تشیّع و صاحب تألیفات بسیار، از جمله : کتاب مصابیح القلوب و کتاب بهجةالمناهج ملخص کتاب مناهج قطب الدین کیدری شارح نهج البلاغه . و کتاب راحة الأرواح و مونس الأش...
-
ابن مرزبان
لغتنامه دهخدا
ابن مرزبان . [ اِ ن ُ م َ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن خلف بن المرزبان . او بطریقه و اسلوب احمدبن طاهر از ابناء خراسان میرفت و حافظ اخبار و اشعار و طرائف بود. و از کتب اوست : کتاب الحلوی فی علوم القرآن . کتاب اخبار ابن قیس الرقیات و مختار شعره . کتاب الم...
-
چوبینه
لغتنامه دهخدا
چوبینه . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) از چوب . منسوب به چوب . هر چیز که از چوب سازند. مجموع آلات که از چوب کنند.- چوبینه آلات ؛ آنچه از چوب کنند، چون : میز و صندلی و غیره . (یادداشت مؤلف ). || نوعی از ظروف که در مازندران از چوب های مخصوص سازند. (از ترجمه...