کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طحال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طحال
/tahāl/
معنی
غدهای در طرف چپ شکم در زیر حجاب حاجز که عمل آن ذخیره کردن گلبولهای قرمز و دفاع از بدن در برابر هجوم بیماریهاست.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اسپرز، سپرز
دیکشنری
milt, spleen
-
جستوجوی دقیق
-
طحال
واژگان مترادف و متضاد
اسپرز، سپرز
-
طحال
فرهنگ فارسی معین
(طَ) [ ع . ] (اِ.) اسپرز، سپرز؛ یکی از اعضای داخلی بدن انسان که در طرف چپ شکم قرار دارد و کار آن ذخیره کردن گلبول های سرخ است .
-
طحال
لغتنامه دهخدا
طحال . [ طَ ](ع اِ) نام گیاهی است .
-
طحال
لغتنامه دهخدا
طحال . [ طِ ] (اِخ ) موضعی است مر بنی غبر را. منه المثل : ضیعت البکار علی طِحال ؛ در حق شخصی گویند که طلب کند حاجت را از شخصی که بدی رسانده باشد او را. اصله ان سویدبن ابی کاهل ، عیر بنی عبر بقوله :من سره النیک بغیر مال فالغبریات علی طحال .ثم اسرسوید،...
-
طحال
لغتنامه دهخدا
طحال . [ طِ ] (اِخ ) نام سگی است . (منتهی الارب ).
-
طحال
لغتنامه دهخدا
طحال . [ طِ ] (ع اِ) سپرز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (زمخشری ). اسپرز. ج ، طُحُل . گویند اسب سپرز ندارد، و این مثل است در شتابروی ، چنانکه گویند: شتر مراره ندارد؛ یعنی بددل است . (منتهی الارب ). اسبل . رجوع به سپرز شود. شیخ الرئیس گوید: طِحال : عضویس...
-
طحال
لغتنامه دهخدا
طحال . [ طُ ] (ع اِ) بیماریی است که در سپرز بهم رسد. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (اقرب الموارد).
-
طحال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) tahāl غدهای در طرف چپ شکم در زیر حجاب حاجز که عمل آن ذخیره کردن گلبولهای قرمز و دفاع از بدن در برابر هجوم بیماریهاست.
-
طحال
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: esporz طاری: ------- طامه ای: esbol طرقی: espol کشه ای: sebarz نطنزی: esbol
-
واژههای مشابه
-
trabeculae splenicae, trabeculae lienis
تورتیغههای طحال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] تورتیغههایی که طحال را احاطه کردهاند و از آن محافظت میکنند
-
واژههای همآوا
-
تهال
لغتنامه دهخدا
تهال . [ ت َ ] (اِ) غار و مغاره ٔ کوه را گویند. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). غار. (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ). || سرداب . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
سپرز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] seporz = طحال