کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طبیب النفیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ناصر طبیب
لغتنامه دهخدا
ناصر طبیب . [ ص ِ ](اِخ ) تیره ای از ایل طیبی از شعبه ٔ لیراوی ، از ایلات کوه گیلویه ٔ فارس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 89).
-
نسخه ٔ طبیب
لغتنامه دهخدا
نسخه ٔ طبیب . [ ن ُ خ َ / خ ِ ی ِ طَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیشاران . پاره ای از کاغذ که طبیب به روی آن دوا و دستورالعمل بیمار را می نویسد و صورت داروها و ترتیب ساختن آنها. (ناظم الاطباء). نسخه ٔ حکیم . رجوع به نسخه و نسخه ٔ حکیم شود.
-
اعین طبیب
لغتنامه دهخدا
اعین طبیب . [ اَ ی َ ن ِ طَ ] (اِخ ) ظاهراً همان اعین بن اعین بن اعین است . رجوع به این کلمه در همین لغت نامه وعقدالفرید ج 2 ص 307 و عیون الاخبار ج 3 ص 162 شود.
-
حافظ طبیب
لغتنامه دهخدا
حافظ طبیب . [ ف ِ ظِ طَ ] (اِخ ) رجوع به حافظ شربتی شود.
-
طبيب بيطري
دیکشنری عربی به فارسی
دامپزشک , بيطار
-
طبيب نفساني
دیکشنری عربی به فارسی
روانپزشک
-
طبيب الاعصاب
دیکشنری عربی به فارسی
ويژه گر اعصاب
-
طبيب الاسنان
دیکشنری عربی به فارسی
دندانساز
-
طبيب العيون
دیکشنری عربی به فارسی
چشم پزشک , عينک ساز , ويژه گر چشم پزشکي
-
سدید طبیب گیلانی
لغتنامه دهخدا
سدید طبیب گیلانی . [ س َ طَ بی ب ِ ] (اِخ ) (مولانا...) پسر مولانا نعمت طبیب گیلانی است و پدرش یهود بود و بواسطه ٔ اختلاط بمرضای مسلمانان ، مسلمان گشته . و سدید از درجه ٔ طبابت ترقی کرد و بمرتبه ٔ امارت رسید، و چون تخیل سلطنت کرد سر در سر سلطنت نهاد....
-
شاه طبیب هروی
لغتنامه دهخدا
شاه طبیب هروی . [ طَ ب ِ هَِ رَ ] (اِخ ) رجوع به نامی شود.
-
شرف الدین طبیب
لغتنامه دهخدا
شرف الدین طبیب . [ ش َ رَ فُدْ دی ن ِ طَ ] (اِخ ) به نیابت ابن قیس نصرانی ، تدریس طب مدرسه ٔ مستنصریه داشت . (از یادداشت مؤلف ).
-
حبیب اﷲ طبیب
لغتنامه دهخدا
حبیب اﷲ طبیب . [ ح َ بُل ْ لاهَِ طَ ] (اِخ ) (مسیح الدین ...) برادرزاده ٔ مولانا عزالدین حسین طبیب بود که در زمان میرزا سلطان ابوسعید از اطباء زمان در میدان حذاقت گوی مسابقت میربود و مولانا حبیب اﷲ نیز در معالجه ٔ مرضی و ازاله ٔ علل برایا آثار نفس مس...
-
طبیب و دوا
فرهنگ گنجواژه
معالجه.
-
جستوجو در متن
-
داود
لغتنامه دهخدا
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عمرالبصیر (شیخ ). مشهور به داود انطاکی یا ضریر انطاکی . یا داود ضریر. یا داود انطاکی اکمه . طبیب نزیل مصر از مشاهیر پزشکان و حکماست .950 هَ . ق . در انطاکیه زاده شد و علوم ریاضی و طبیعی و فن پزشکی و زبان یونانی را بیاموخت وآنگ...