کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طبیبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طبیبه
/tabibe/
معنی
پزشک (زن).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طبیبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: طبیبَة] [قدیمی] tabibe پزشک (زن).
-
واژههای مشابه
-
طبیبة
لغتنامه دهخدا
طبیبة. [ طَ ب َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث طبیب . زن بجشک . آسیة. || زمین دراز. || جامه ٔ دراز. || ابر دراز. || پوست . ج ، طِباب . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
طباب
لغتنامه دهخدا
طباب . [ طِ ] (ع اِ) ج ِ طبابة. || ج ِ طبیبة.
-
آسیه
لغتنامه دهخدا
آسیه . [ ی َ ] (ع ص ،اِ) تأنیث آسی . حزینه . زنی اندوهگین . || خاتنه . آلت ختنه کردن . || زن بجشک . (ربنجنی ). طبیبه . ج ، اَواسی ، آسیات . || ستون . (ربنجنی ). ساریه . اسطوانه . دعامه . دیرک . ج ، اَواسی .
-
ابیوردی
لغتنامه دهخدا
ابیوردی . [ اَ وَ ] (اِخ ) محمدبن احمد الأبیوردی الکوفنی و کوفن یکی از قراء ابیورد است و یاقوت گوید: ابوالمظفر محمدبن ابی العباس احمدبن محمد ابی العباس احمدبن اسحاق بن ابی العباس محمد الامام بن اسحاق بن الحسن ابی الفتیان بن ابی مرفوعه منصوربن معاویة...