کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طبقدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طبقدار
معنی
( ~ .) [ معر - فا. ] (ص فا.) حمالی که بار مردم را با طبق حمل کند.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طبقدار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ معر - فا. ] (ص فا.) حمالی که بار مردم را با طبق حمل کند.
-
طبقدار
لغتنامه دهخدا
طبقدار. [ طَ ب َ ] (نف مرکب ) حمالی که بار مردم را با طبق بخانه ٔ صاحبش برد.
-
جستوجو در متن
-
طبق کش
لغتنامه دهخدا
طبق کش . [ طَ ب َ ک َ / ک ِ ](نف مرکب ) طبقدار. حمال که چیزها بطبق بر سر برد.