کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طبال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طبال
/tabbāl/
معنی
طبلزن؛ طبلنواز؛ دهلزن؛ تبیرهزن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
دهلزن، طبلزن، طبلنواز
دیکشنری
drummer
-
جستوجوی دقیق
-
طبال
واژگان مترادف و متضاد
دهلزن، طبلزن، طبلنواز
-
طبال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← طبلنواز
-
طبال
فرهنگ فارسی معین
(طِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - منارة بلند ساخته بر کوه . 2 - هر بنای مرتفع . 3 - دیوار بلند. 4 - صومعه .
-
طبال
فرهنگ فارسی معین
(طَ بّ) [ ع . ] (ص .) طبل زن .
-
طبال
لغتنامه دهخدا
طبال . [ طَب ْ با ] (ع ص ) تبیره زن . (مهذب الاسماء). طبل نواز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). طبل زن . دهل زن . نقاره زن . نقاره چی . نوبتی . نوبت زن .طبال . درویش واله هروی خطاب بباد گوید : تا ساکن حلقی و دهانی طبال صماخ انس و جانی . (از آنندراج ).میرط...
-
طبال
لغتنامه دهخدا
طبال . [ طِ ] (ع اِ) ج ِ طبل . رجوع به طبل شود.
-
طبال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] (موسیقی) tabbāl طبلزن؛ طبلنواز؛ دهلزن؛ تبیرهزن.
-
طبال
دیکشنری فارسی به عربی
مخفقة
-
طبال
لهجه و گویش تهرانی
طبلزن
-
واژههای همآوا
-
تبال
لغتنامه دهخدا
تبال . [ ت َب ْ با ] (ع ص ) صاحب توابل وفروشنده ٔ آن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). تابل فروش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تابل فروش و دیگ افزارفروش . (ناظم الاطباء). رجوع به تابل و توابل شود.
-
تبعل
لغتنامه دهخدا
تبعل . [ ت َ ب َع ْ ع ُ ] (ع مص ) خدمت کردن شوهر را. (تاج المصادر بیهقی ). فرمان برداری شوهر کردن و یا خود را برای وی آراستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شوهری . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
بالابان چی
لهجه و گویش تهرانی
طبال
-
مخفقة
دیکشنری عربی به فارسی
کتک زننده , زننده , طبال