کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاهری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) جعفربن محمدبن علی بن حسین ... رجوع به طاهری ابومحمد شود.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) حسین بن طیب . رجوع به طاهری ابوعبداﷲ و حسین بن طیب شود.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بخش مرکزی شهرستان بندرعباس . در 48هزارگزی خاوری بندرعباس و 7هزارگزی راه مالرو بندرعباس به میناب . جلگه و گرمسیری است با 30 تن سکنه . مزارع خشک ، تخت کش ، مشکی و سوختگی جزء این ده است . (فرهنگ جغرافیایی ای...
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) طیب بن محمدبن طلحة... رجوع به طاهری ابواسحاق شود.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) عبداﷲبن احمدبن محمدبن عبداﷲ... رجوع به طاهری ابوسعید... شود.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) عبداﷲبن حسین قسامی . رجوع به طاهری ابوالقاسم شود.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن محمدبن عبدالواحدبن رزیق . رجوع به طاهری ابومنصور عبدالرحمن ... شود.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) علی بن عبداﷲ طاهری . وی از هشام بن علی شیرازی روایت کرده است و محمدبن طیب بلوطی از او روایت دارد. وی از خاندان طاهر ذوالیمینین بوده است . (انساب سمعانی ورق 364 «الف »).
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) علی بن عبدالعزیزبن حسن ... رجوع به طاهری ابوالحسن شود.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) علی بن عبدالوهاب طاهری . وی از عباس بن فضل اسقاطی روایت کرده است . و ابوالحسن دارقطنی از او روایت دارد. وی از خاندان طاهر ذوالیمینین بوده است . (انساب سمعانی ورق 364 «الف »).
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) محمدبن جنید طوسی طاهری . وی از جانب عبداﷲبن طاهر که از سال 214 تا 230 هَ . ق . حکمرانی خراسان داشت نیابت میکرد. رجوع به احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 220 شود.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) محمدبن طاهر بغدادی . رجوع به طاهری ابوالعباس شود.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن اسماعیل ... رجوع به طاهری ابوبکر محمدبن ... شود.
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) هراتی . از اهالی هرات و یکی از شعرای ایران است که در زمان سلطان حسین میرزا میزیسته . از اوست :ترا به مهر و وفا اعتبار نتوان کردچرا که عمری و بر عمر اعتباری نیست چو سایه بیخود اگر در پی تومی افتم ز من مبین که مرا هیچ اختیاری نیس...
-
طاهری
لغتنامه دهخدا
طاهری . [ هَِ ] (اِخ ) یکی از شعرای ایران است . از اوست :چو ترک سرکش من مایل شراب شودز تاب عارض او مرغ دل کباب شود.(از قاموس الاعلام ترکی ).