کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاهرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طاهره خاتون
واژهنامه آزاد
روستایی از توابع نوبران . ساوه
-
واژههای همآوا
-
تاهرت
لغتنامه دهخدا
تاهرت . [ هََ ] (اِخ ) معجم البلدان آرد: «نام دو شهر است مقابل یکدیگر به اقصای مغرب که یکی را تاهرت قدیم و دیگری را تاهرت جدید گویند که بین آنها و مسیله 6 منزل است و میان تلمسان و قلعه ٔ بنی حماد واقع است ... صاحب جغرافیا آرد: تاهرت در اقلیم چهارم و ...
-
جستوجو در متن
-
عفیفه
واژگان مترادف و متضاد
پارسا، پاکدامن، طاهره، نجیبه
-
محصنه
واژگان مترادف و متضاد
شوهردار، طاهره، پارسازن
-
قرةالعین
لغتنامه دهخدا
قرةالعین . [ ق ُرْ رَ تُل ْ ع َ ] (اِخ ) نام طاهره شاعره ٔ نامور. رجوع به طاهره و باب شود.
-
طاهرات
لغتنامه دهخدا
طاهرات . [ هَِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ طاهرة. زنان پاکیزه .
-
پاکدامن
واژگان مترادف و متضاد
باتقوا، بانجابت، پارسا، پاکجامه، طاهره، طاهر، عفیف، متقی، معصوم، نجیب ≠ بیعفاف، ناپاکدامن
-
تکتم
فرهنگ نامها
(تلفظ: taktam) نام چاه زمزم ؛ (در اعلام) نام مادر حضرت رضا (ع) . [مرحومِ دهخدا معتقد است که : نام مادر حضرت رضا (ع) را نجمه نوشتهاند که بعداً به ' تکتم ' و ' طاهره ' مسمی شده و ظاهراً این قول استوار نمینماید].
-
صدیقه ٔ کبری
لغتنامه دهخدا
صدیقه ٔ کبری . [ ص ِ دْ دی ق َ ی ِ ک ُرا ] (اِخ ) لقب فاطمه دختر محمدبن عبداﷲ (ص ) است . رجوع به صدیقه و صدیقه ٔ طاهره و رجوع به فاطمه شود.
-
الست بربکم
لغتنامه دهخدا
الست بربکم . [ اَ ل َ ت ُ ب ِ رَب ْ ب ِ ک ُ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استفهامی ) رجوع به اَلَست شود : تو چرا الست بربکم نزنی بزن که اگر زنی همه ذره ذره ٔ کائنات پر از صدای بلی کنی .طاهره .
-
پارسازن
لغتنامه دهخدا
پارسازن . [ زَ ] (اِ مرکب ) زن ِ پارسا. زن ِ پاکدامن . زن ِ پرهیزکار. عفیفه . کریمه . طاهره . حصناء. محصنه . عفّه : بگیتی بجز پارسازن مجوی زن بدکنش خواری آرد بروی .فردوسی .
-
ریحانة
لغتنامه دهخدا
ریحانة. [رَ ن َ ] (اِخ ) ریحانه . نام مادر حضرت رضا علیه السلام ، امام هشتم شیعیان . که کنیزکی بود. (از مجمل التواریخ و القصص ). نام مادر حضرت را نجمه نوشته اند که بعد به «تکتم » و «طاهره » مسمی شده و ظاهراً این قول استوار نمی نماید. رجوع به منتهی ال...
-
لیلی
لغتنامه دهخدا
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت مسعود نهشلی . زوجه ٔ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب . (سفرنامه ٔ ناصرخسرو ص 131). لیلی بنت مسعودبن خالدبن ثابت الربیعی التمیمی از زوجات طاهره ٔ جناب مرتضوی . (حبیب السیر). وی مادر عبیداﷲ و ابوبکر است از آن حضرت .
-
پاکزن
لغتنامه دهخدا
پاکزن . [ زَ ] (اِ مرکب ) عفیفه . حصناء. محصنه . کریمه . طاهره : به ایرانیان گفت کان پاکزن مگر نیست با این بزرگ انجمن . فردوسی .بدو گفت بهرام کای پاکزن مرا اندرین داستانی بزن . فردوسی .همی گفت هر کس که این پاکزن چه نیکو سخن گفت بر انجمن . فردوسی .بگف...