کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طالم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طالم
لغتنامه دهخدا
طالم . [ ] (اِخ ) نام شهری است که در جنوب اراضی یهودا در میانه ٔ زیف و بعلوت واقع بود. (یوشع 15، 24) (قاموس مقدس ).
-
طالم
لغتنامه دهخدا
طالم . [ ل ِ ] (ع ص ) نان پز. ج ، طلمة. (منتهی الارب ). خباز. نانوا. || (اِ) زرنیخ زرد.
-
واژههای مشابه
-
طالم سه شنبه
لغتنامه دهخدا
طالم سه شنبه . [ ل ُ س ِ شَم ْ ] (اِخ ) نام محلی است کنار راه قزوین و رشت . میان سرکاجا و رود برده . در 323000 گزی تهران . در فرهنگ جغرافیایی آمده : دهی جزء دهستان سنگر کهدمات بخش مرکزی شهرستان رشت . در 13هزارگزی جنوب خاوری رشت و 2هزارگزی باختر شوسه ...
-
واژههای همآوا
-
تعلم
واژگان مترادف و متضاد
۱. آموزش، فراگیری، یادگیری ۲. آموختن، یادگرفتن، فراگرفتن
-
تالم
واژگان مترادف و متضاد
۱. الم، اندوه، توجع، درد، دردمندی، رقت، ناراحتی ۲. آزرده شدن، اندوهگین شدن، دردمند شدن
-
تعلم
فرهنگ واژههای سره
آموزش
-
تالم
فرهنگ واژههای سره
دردناک، اندوه
-
تألم
فرهنگ فارسی معین
(تَ أَ لُّ) [ ع . ] (مص ل .) اندوهگین شدن ، دردمندی نمودن .
-
تعلم
فرهنگ فارسی معین
(تَ عَ لُّ) [ ع . ] (مص ل .) آموختن ، دانش آموختن .
-
تعلم
لغتنامه دهخدا
تعلم . [ ت َ ع َل ْ ل ُ ] (ع مص ) بیاموختن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). آموختن و دانستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). از کسی آموختن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مطاوعة تعلیم است ، گویند علمته فتعلم . (از ا...
-
تعلم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'allom ۱. آموختن؛ یاد گرفتن.۲. دانستن.
-
تالم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی] ta'allom ۱. دردمند شدن؛ آزرده شدن.۲. دردناک شدن.۳. دردمندی.
-
تَعْلَمَ
فرهنگ واژگان قرآن
تا بداني - تا بشناسي(علم به معناي احتمال صد در صد است ، بطوري که حتي يک در صد هم احتمال خلاف آن داده نميشود . )