کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طالبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طالبی
/tālebi/
معنی
۱. میوهای کرویشکل و شبیه خربزه با پوست زرد و خطهای سبز که از صیفیجات است.
۲. بوتۀ علفی این میوه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
cantaloup, cantaloupe, melon
-
جستوجوی دقیق
-
طالبی
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ ع . ] (اِ.) نوعی خربزة پیش رس و شیرین و لطیف که قسمت خوراکی آن زرد یا سبز است .
-
طالبی
لغتنامه دهخدا
طالبی . [ ل ِ ] (اِ) قسمی خربزه ٔ پیشرس شیرین و لطیف که درون سبز، یا زرد دارد. نوعی گرمک از جنسی شیرین تر و پرآب تر، و آن به اواخر بهار و اوایل تابستان ، یک ماه و نیم الی دو ماه پیش از خربزه رسد.
-
طالبی
لغتنامه دهخدا
طالبی . [ ل ِ ] (اِخ ) ابراهیم بن عبداﷲبن حسن بن علی بن ابی طالب طالبی (97 تا 145 هَ . ق .)، یکی از امرای سادات دلاور که در بصره بر منصور عباسی خروج کرد، و چهارهزار تن جنگ آور با او بیعت کردند و منصوراز وی در بیم شد و به کوفه انتقال کرد. ولی شیعیان و...
-
طالبی
لغتنامه دهخدا
طالبی . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. در 68هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه و معتدل با 119 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات و لبنیات . شغل اهالی زراعت و مالداری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ا...
-
طالبی
لغتنامه دهخدا
طالبی . [ ل ِ ] (اِخ ) شاعری است پارسی .او راست : بحرالمعاد فی ارشاد العباد، منظومه ای است پارسی که به سال 955 هَ . ق . در سفر روم گفته است .
-
طالبی
لغتنامه دهخدا
طالبی . [ ل ِ ] (اِخ ) یحیی بن عمربن یحیی بن زیدبن علی بن حسین السبط. از کسانی است که به انقلاب دست یازیده و به مخالفت با خلفا برخاسته است . در سال 235 هَ . ق . با متوکل عباسی بستیز برخاست و گروهی را گرد خویش فراهم آورد، ولی متوکل او را بگرفت و زندان...
-
طالبی
لغتنامه دهخدا
طالبی . [ ل ِ ] (اِخ )اسماعیل بن یوسف بن ابراهیم بن عبداﷲبن حسن بن علی بن ابیطالب ، یکی از کسانی است که بمخالفت با خلفا برخاسته و به انقلاب دست یازیده است . وی به سال 251 هَ . ق . در مکه قیام کرد و بر آن شهر استیلا یافت و والی آن را براند و آنگاه به ...
-
طالبی
لغتنامه دهخدا
طالبی . [ ل ِ ] (ص نسبی ) نسبتی است بساداتی که از نسل امیرالمؤمنین علی علیه السلام یا از نسل برادران آن حضرت جعفر و عقیل باشند. (انساب سمعانی ). || علوی . سید. ج ، طالبیون که در حال نصب و جر «طالبیین » خوانند: و بین یدیه رجل من اشراف الطالبیین ... ف...
-
طالبی
لغتنامه دهخدا
طالبی . [ ل ِ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن زیدبن عیسی بن زیدبن عبداﷲبن محمدبن عقیل بن ابی طالب الطالبی العقیلی الادیب الشافعی . حافظ ابوعبداﷲ الحاکم در تاریخ نیشابور نام او را آورده و گفته که : ابوالحسن عقیلی ادیب ، در پایان زندگانی در رستاق بُست نیشابور ...
-
طالبی
لغتنامه دهخدا
طالبی . [ ل ِ] (اِخ ) حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب . از سادات بزرگوار و دلاور است . وی نزد مهدی عباسی آمد و مهدی چهل هزار دینار به او بخشید، ولی طالبی همه ٔ آن مبلغ را در بغداد و کوفه به مردم بذل و بخشش کرد. آنگاه از هادی رفتاری دید که...
-
طالبی
لغتنامه دهخدا
طالبی . [ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت ، شهرستان نیشابور در 12هزارگزی جنوب باختری چکنه ٔ بالا.کوهستانی و معتدل با 691 تن سکنه . آب آن از قنات محصول آن غلات و تریاک . شغل اهالی زراعت و کرباس بافی . راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغر...
-
طالبی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) tālebi ۱. میوهای کرویشکل و شبیه خربزه با پوست زرد و خطهای سبز که از صیفیجات است.۲. بوتۀ علفی این میوه.
-
واژههای مشابه
-
علی طالبی
لغتنامه دهخدا
علی طالبی . [ ع َ ی ِ ل ِ ] (اِخ ) ابن سعیدبن سعدبن زیدبن محسن حسینی طالبی . از اشراف مکه . وی در سال 1130 هَ . ق . پس از عزل برادرش عبداﷲ به امارت مکه برگزیده شد. و در آن هنگام حکومت مکه در دست عثمانی ها بود و این علی بن سعید مدت هفت ماه و چهار روز ...
-
سادات طالبی
لغتنامه دهخدا
سادات طالبی . [ ت ِ ل ِ ] (اِخ ) ساداتی که از نسل امیرالمؤمنین علی (ع ) یا از نسل برادران آن حضرت جعفر و عقیل هستند. (انساب سمعانی ). رجوع به طالبی شود.