کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاقچه و سربخاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طاقچه و سربخاری
فرهنگ گنجواژه
رَف.
-
واژههای مشابه
-
طاقچه پوش
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص فا.)پارچه ای که کف طاقچه را با آن می پوشیدند.
-
طاقچه ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
عتلة
-
طاقچه بالا گذاشتن
واژگان مترادف و متضاد
تکبر ورزیدن، افاده داشتن، افاده کردن، متکبربودن، مغرور شدن
-
ساعت طاقچه ای
لغتنامه دهخدا
ساعت طاقچه ای . [ ع َ ت ِ چ َ / چ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعتی که آن را برطاقچه یا روی میز گذارند. ساعت رومیزی .
-
طاقچه بالا بخاری
دیکشنری فارسی به عربی
رف الموقد
-
رف (طاقچة بالا)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: rap طاری: raf طامه ای: raf-e bâlâ طرقی: raf کشه ای: pela نطنزی: raf
-
طاقچه بالا گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
ناز کردن
-
جستوجو در متن
-
سربخاری
لغتنامه دهخدا
سربخاری . [ س َ ب ُ ] (اِ مرکب ) گلدان و چراغ برای زینت بالای بخاری . (یادداشت بخط مؤلف ). || پارچه ٔ قیمتی که بر طاقچه ٔ بالای بخاری گسترند. (یادداشت مؤلف ).