کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاعون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
طاعون اور
دیکشنری فارسی به عربی
ضار
-
دچار طاعون کردن
دیکشنری فارسی به عربی
طاعون
-
واژههای همآوا
-
تعاون
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعاضد، خودیاری، دستگیری، همدستی، همیاری، یاری ۲. خودیاری کردن، همیاری کردن
-
تعاون
فرهنگ واژههای سره
همیار
-
تعاون
فرهنگ فارسی معین
(تَ وُ) [ ع . ] (مص م .) به هم یاری کردن .
-
تعاون
لغتنامه دهخدا
تعاون . [ ت َ وُ ] (ع مص ) هم پشت شدن . (زوزنی ). یکدیگر را یاری کردن . (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یاری کردن بعض قوم بعضی دیگر را. (از اقرب الموارد). با هم مددکاری یکدیگر کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) ...
-
تعاون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'āvon به هم کمک کردن؛ یکدیگر را یاری کردن؛ مددکاری کردن.
-
تعاون
واژهنامه آزاد
همکاری و کارگروهی، مشورت
-
جستوجو در متن
-
bubonic plague
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طاعون بابونیک، غده خیارکی، طاعون
-
pestilence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مورچه، طاعون، بیماری طاعون، افت، ناخوشی همه جاگیر
-
pestilences
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مورچه ها، طاعون، بیماری طاعون، افت، ناخوشی همه جاگیر
-
chaology
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طاعون
-
طواعین
لغتنامه دهخدا
طواعین . [ طَ ] (ع اِ) ج ِ طاعون . (منتهی الارب ). رجوع به طاعون شود.
-
plaguey
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طاعون، طاعونی، طاعون وار، تصدیع اور، ازار رسان