کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاعون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طاعون
/tā'un/
معنی
بیماری واگیردار و خطرناکی که با سردرد، لرز، تب شدید، سرگیجه، التهاب غدد لنفاوی، و تورم کبد و طحال همراه است و از طریق کک و موش به انسان منتقل میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
murrain, pestilence, plague
-
جستوجوی دقیق
-
طاعون
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) مرضی عفونی و واگیردار که موش صحرایی از عوامل انتقال آن به انسان است .
-
طاعون
لغتنامه دهخدا
طاعون . (ع اِ) مرگامرگی . ج ، طواعین . (منتهی الارب ). شآمت و مرگ عام . (لطایف ). || وبا. (دهار). داءالشوکة که مرضی است الیافی عام و کشنده . || دبل . زقمة. (منتهی الارب ). || مجازاً شعرا آن را به معنی تلخ و طاعون و طاعونی را به معنی تلخی به کار برده ...
-
طاعون
دیکشنری عربی به فارسی
افت , بلا , سرايت مرض , طاعون , بستوه اوردن , ازار رساندن , دچار طاعون کردن
-
طاعون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) tā'un بیماری واگیردار و خطرناکی که با سردرد، لرز، تب شدید، سرگیجه، التهاب غدد لنفاوی، و تورم کبد و طحال همراه است و از طریق کک و موش به انسان منتقل میشود.
-
طاعون
دیکشنری فارسی به عربی
طاعون
-
طاعون
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tâɂun طاری: tâɂun طامه ای: tâɂun طرقی: tâɂun کشه ای: tâɂun نطنزی: tâɂun
-
واژههای مشابه
-
گره طاعون
لغتنامه دهخدا
گره طاعون . [ گ ِ رِ هَِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غلوله که نزدیک زهار و بغل از مواد موی متولد شود و آن بالخاصیت مهلک باشد. (آنندراج ) : کام عاشق چو درآید به بغل می میردغنچه بر شاخ گل ما گره طاعون است .سلیم (از آنندراج ).
-
طاعون بقری
لغتنامه دهخدا
طاعون بقری . [ ن ِ ب َق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به گاومرگی شود.
-
طاعون جارف
لغتنامه دهخدا
طاعون جارف . [ رِ ] (اِخ ) نام طاعونی است که در زمان ابن الزبیر رخ داد.
-
طاعون شیرویةالملک
لغتنامه دهخدا
طاعون شیرویةالملک . [ ن ِ ی َ تِل ْ م َ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) طاعونی بوده است که پس از طاعون عمواس در عراق پدید آمده است .
-
طاعون عمواس
لغتنامه دهخدا
طاعون عمواس . [ ن ِ ع َم ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نخستین طاعونی است که در دوره ٔ اسلام پیدا شد.
-
طاعون غراب
لغتنامه دهخدا
طاعون غراب . [ ن ِ غ ُ ] (اِخ ) طاعونی که در زمان ولیدبن یزید حادث شد. و وجه تسمیه ٔ آن آن است که نخستین کس که بدین بیماری بمرد مردی غراب نام بود.
-
طاعون فتیات
لغتنامه دهخدا
طاعون فتیات . [ ن ِ ف َ ت َ ] (اِخ ) آن را طاعون اشراف نیز گویند، در زمان حجاج بروز کرد. و از آن رو بدین دو نام خوانده شده است که بسیاری از دوشیزگان و اشراف بدان هلاک شدند.
-
طاعون گاو
لغتنامه دهخدا
طاعون گاو. [ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به گاومرگی شود.