کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاعات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
طاعات
/tā'āt/
معنی
= طاعت
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
عبادات، عبادتها، نیایشها، بندگیها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
طاعات
واژگان مترادف و متضاد
عبادات، عبادتها، نیایشها، بندگیها
-
طاعات
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) جِ طاعت ؛ بندگی ها، عبادات .
-
طاعات
لغتنامه دهخدا
طاعات . (ع اِ) ج ِ طاعة، طاعت . رجوع به طاعت شود. رسول را بر جمله ٔ طاعات بازگردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 40).
-
طاعات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ طاعَة] tā'āt = طاعت
-
جستوجو در متن
-
خوش روزه
لهجه و گویش تهرانی
در مقام قبولی طاعات گفته میشود
-
معاصی
واژگان مترادف و متضاد
گناهان، بزهها، ذنوب، جرمها، معصیتها ≠ طاعات، عبادات
-
صوفی علی
لغتنامه دهخدا
صوفی علی . [ ع َ ] (اِخ ) (شیخ ...) در سلک اعاظم مریدان شیخ زین الدین خوافی بود و بر ادای وظائف طاعات و عبادات مراقبت داشت و جمعی کثیر از درویشان در خانقاه او سکونت داشتند. صوفی علی در اواخر زمان خاقان منصور (سلطان حسین میرزا)درگذشت و در حظیره ای که ...
-
یونسیه
لغتنامه دهخدا
یونسیه . [ ن ُ سی ی َ ] (اِخ ) فرقه ای از مسلمین یاران یونس که دین را معرفت خدای و عشق بر خدای دانند. (یادداشت مؤلف ). یاران یونس شمری هستند که گویند ایمان عبارت است از شناسایی حق و فروتنی مر او را و دوستی او از صمیم قلب . پس کسی که این صفات در او ج...
-
دانه دانه
لغتنامه دهخدا
دانه دانه . [ن َ / ن ِ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) قید تکرار : اندک اندک بهم شود بسیاردانه دانه است غله در انبار. سعدی . || یک یک . یکی یکی . مجزی به افراد جدا از یکدیگر: محبب ؛ حبه حبه : در پله ٔ ترازوی اعمال عمرماطاعات دانه دانه و عصیان تنگ تنگ . سوزنی ....
-
غازی قلندر
لغتنامه دهخدا
غازی قلندر. [ ق َ ل َ دَ ] (اِخ ) نامرادی درویش نهاد و عاشق پیشه است و شعر را هم نامردانه گوید. در سمنان اقامت داشت و این ابیات از اوست :زمانه چون تو ستمکاره ای بدست آوردعجب که یک دل آسوده در جهان ماند.نام لیلی به سر تربت مجنون مبریدبگذارید که دیوانه...
-
معاصی
لغتنامه دهخدا
معاصی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ معصیة. گناهها. (ناظم الاطباء). ج ِ معصیت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : زیرا که نادان جزبه عذاب عاجل از معاصی بازنیاید. (کلیله و دمنه ). حضرت ملک الملوک معاصی آن طایفه را معفو گرداند و از عتب و عتاب معاف کند. (منشآت خاقانی...
-
ملامتیان
لغتنامه دهخدا
ملامتیان . [ م َ م َ ] (اِخ ) آن دسته از صوفیه که به جهت رعایت کمال اخلاص ، نیکی خود را از خلق پنهان می کردند و بدی خود را مخفی نمی داشتند و آنها را ملامتیه و ملامیه نیز می گویند. (ترجمه ٔ رساله ٔ قشیریه چ فروزانفر فهرست اصطلاحات و نوادر لغات ص 781 و...
-
تنگ تنگ
لغتنامه دهخدا
تنگ تنگ . [ ت َ ت َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) عدل عدل . باربار. بقچه بقچه : دوصد جامه و زیور رنگ رنگ بسنجیده و ساخته تنگ تنگ . شمسی (یوسف و زلیخا).تنگ شکر حدیث ترا بندگی کندکاندر عبارت تو شکر هست تنگ تنگ . سوزنی .در پله ٔ ترازوی اعمال عمر ماطاعات دانه دان...
-
ابویزید
لغتنامه دهخدا
ابویزید. [ اَ بو ی َ ](اِخ ) جلال الدین . صاحب حبیب السیر آرد: او پیوسته به اداء وظائف طاعات و روایت عبادات قیام و اقدام میکردو بواسطه ٔ رعایت احکام شریعت و متابعت سنت حضرت رسالت علیه افضل الصلوة و السلام والتحیة بمقامات بلند ترقی فرمود و در کفایت مه...