کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طابن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طابن
لغتنامه دهخدا
طابن . [ ب ِ ] (ع ص ) زیرک . فهیم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مرد استاد. دریابنده . (مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
تابن
فرهنگ فارسی معین
(بِ) [ ع . ] (اِفا.) کاه دهنده .
-
تابن
لغتنامه دهخدا
تابن . [ ب ِ ] (ع ص ) کاه دهنده . (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مطابنة
لغتنامه دهخدا
مطابنة. [ م ُ ب َ ن َ ] (ع مص ) موافق و برابر شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کندن و گود کردن . قولهم طابن هذه الحفیرة طأمنهاو طأطأها؛ گود کرد زمین را. (از اقرب الموارد).