کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طائعین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طائعین
لغتنامه دهخدا
طائعین . [ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ طائع.
-
واژههای مشابه
-
طَائِعِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
فرمانبرداران - با ميل ورغبتان
-
جستوجو در متن
-
قَالَتَا
فرهنگ واژگان قرآن
آن دوزن گفتند(در عبارت "ثُمَّ ﭐسْتَوَىٰ إِلَى ﭐلسَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ﭐئْتِيَا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ " چون سماء و ارض مؤنث مجازي هستند به اين شکل آمده است)
-
طائع
لغتنامه دهخدا
طائع.[ ءِ ] (ع ص ) طیِّع. فرمانبردار. (منتهی الارب ). خواهان ، و منه جاءَ فلان طائعاً غیرُ مکره . ج ، ُطوَّع . (منتهی الارب ). گردن نهاده . فرمانبرنده : قالتاأتینا طائعین . (قرآن 11/41). آمدیم طائع و راغب . (ابوالفتوح رازی سوره ٔ فصلت ). ج ، طائعین ...
-
ذر
لغتنامه دهخدا
ذر. [ ذَرر ] (ع اِ) ج ِ ذرّة. موران خرد. مورچه و صدمورچه را گویند به وزن یک دانه جو است . و قیل لیس لها وزن ٌ و یحکی ان ّ رجلاً وضع خبزاً حتی علاه الذرّ و ستره ثم وزنه فلم یجد شیئاً. اجزاء غبار : خفیف را سپه و پیل و مال چندان بودکه بیش از آن نبود در ...