کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضوضا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ضوضا
/zo[w]zā/
معنی
دادوفریاد مردم در جنگ یا هنگام ازدحام؛ هیاهو.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضوضا
لغتنامه دهخدا
ضوضا. [ ض َ ] (اِخ ) (جزیره ٔ ضوضا) در او بلاد بسیار بود و از جمله شهری از سنگ سفید چنانکه بشب روشنی می داد و جزیره را بدان بازمی خوانند. بدان شهر ماران بزرگ مستولی شدند و مردم آن رابازگذاشتند و اکنون خراب است اما [ در ] آب و هوا خوشترین آن ولایت بود...
-
ضوضا
لغتنامه دهخدا
ضوضا. [ ض َ ] (ع اِ) ضَوْضاء. ضؤضا. شور و غوغا. (منتهی الارب ). بانگ . (مهذب الاسماء). هیاهو. هیابانگ . هلالوش . شور و شغب . مشغله . (نصاب ). چنگ و چلب .
-
ضوضا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ضَوضاء] [قدیمی] zo[w]zā دادوفریاد مردم در جنگ یا هنگام ازدحام؛ هیاهو.
-
واژههای همآوا
-
زوزا
لغتنامه دهخدا
زوزا. (اِ) در ترکی گریه و نوحه و شور و غوغا. (غیاث ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ضوضاء
لغتنامه دهخدا
ضوضاء. [ ض َ ] (ع اِ) ضوضا. رجوع ب-ه ض-وض-ا ش-ود.
-
آشوب
لغتنامه دهخدا
آشوب . (اِمص ، اِ) (اسم مصدر آشفتن و آشوفتن : آشفتم . بیاشوب ) اختلاف . فتنه . فساد. تباهی : بفر و هیبت شمشیر تو قرار گرفت زمانه ای که پرآشوب بود پالاپال . دقیقی .وزآن پس چنین گفت افراسیاب که بد در جهان اندرآمد بخواب از این پس نه آشوب خیزد نه جنگ به ...