کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضوجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضوجان
لغتنامه دهخدا
ضوجان . [ ض َ ] (ع ص ) آنکه خشک و نیک لاغر باشد، از ستور و مردم و نخلة. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
زوجان
لغتنامه دهخدا
زوجان .[ زَ ] (ع اِ) در زوج گذشت . (آنندراج ). به صیغه ٔ تثنیه ، شوی زن . و نر و ماده و جفت . و یقال لاثنین هما زوجان ... (ناظم الاطباء).
-
زَوْجَانِ
فرهنگ واژگان قرآن
دو نوع - دو صنف
-
جستوجو در متن
-
ضوجانة
لغتنامه دهخدا
ضوجانة. [ ض َ ن َ ] (ع ص ) تأنیث ضوجان : نخلة ضَوْجانة؛ خرمابن خشک و خشک شاخه (لغة فی الصّاد). (منتهی الارب ). || رود (؟). (مهذب الاسماء) .
-
لاغر
لغتنامه دهخدا
لاغر. [ غ َ ] (ص ) مقابل فربه . نزار. باریک . باریک اندام . اَعجف . بات ّ. ابضع. تاک ّ. خجیف . خاسف . خل ّ. رجیع. دانق . رزیح . زک ّ. ساهمة. (شتر...) سودالبطون . سغل ، شنون . شاس . ضئیل . ضعیف . ضمد. ضاوی . عجفاء. غث ّ. غثیث . مدخول . غرا. غراة. مهزو...