کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضهیاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضهیاء
لغتنامه دهخدا
ضهیاء. [ ض َهَْ ] (ع ص ) زنی که نه حیض آورد و نه باردار گردد، یعنی مانا بمردان گردیده باشد، یا آنکه حیض آرد و باردار نگردد. ضَهْیاة. (منتهی الارب ). زن که عادت نبیند. زن که هیچ خون نبیند و فرزند نیز نیارد. || زنی که او را شیر نباشد. || زنی که پستان ن...
-
ضهیاء
لغتنامه دهخدا
ضهیاء. [ ض َهَْ ی َءْ ] (ع اِ) نباتی است که به نبات سیال ماند. || (ص ) زنی که حیض نیارد. || زنی که شیر و پستان ندارد. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
ضحیاء
لغتنامه دهخدا
ضحیاء. [ ض َح ْ ] (اِخ ) نام اسب عمربن عامر. (منتهی الارب ).
-
ضحیاء
لغتنامه دهخدا
ضحیاء. [ ض َح ْ ] (ع ص ، اِ) نام اسپی است ، یا اسب اشهب . (منتهی الارب ). مادیان سپید. (منتخب اللغات ). || لیلة ضَحْیاء؛ شب روشن بی ابر. (منتهی الارب ). شبی روشن . (مهذب الاسماء). || زنی که موی بر نهفت ندارد.
-
جستوجو در متن
-
ضهیاة
لغتنامه دهخدا
ضهیاة. [ ض َهَْ ] (ع ص ) ضَهْیاء. (منتهی الارب ). ضَهْیاء. رجوع به ضهْیاء شود.
-
اضهاء
لغتنامه دهخدا
اضهاء. [ اِ ] (ع مص ) درخت ضَهْیاء را چرانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). چرانیدن شتر را درخت ضَهْیاء. (آنندراج ). چرانیدن چوپان شتر خود را در ضَهْیاء . و رجوع به ضَهْیاء شود. || زن ضهیاء را بنکاح درآوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و ضَهْیاء (...
-
شوکة
لغتنامه دهخدا
شوکة. [ ش َ ک َ ] (ع اِ) خار. یکی شوک . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).خار. تیغ. بور. تلو. تلی . شوک . لام . لَم . (یادداشت مؤلف ). شوکةالبیضاء و شوکةالمصریة و شوکةالمبارکة و شوکةالیهودیة داروهایی است که بدانها درمان کنند. (عن کتب النبات ) (از ...