کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضنانت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضنانت
لغتنامه دهخدا
ضنانت . [ ض َ ن َ ] (ع مص ) ضِن ّ. زفت گردیدن و زفتی کردن . بخیلی کردن . (تاج المصادر) (زوزنی ). بخل ورزیدن . بخیلی . (دهار). بخل .
-
واژههای همآوا
-
ظنانت
لغتنامه دهخدا
ظنانت . [ ظِ ن َ ] (ع اِمص ) تهمت .
-
ذنانة
لغتنامه دهخدا
ذنانة. [ ذُ ن َ ] (ع اِ) حاجت . || باقی مانده ٔ چیزی هلاک شده . || باقی مانده ٔ وام و وعده . کونه . || باقی مانده ٔ چیزی ضعیف و سست .