کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضناءة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضناءة
لغتنامه دهخدا
ضناءة. [ ض ُ ءَ ] (ع اِ) ضُناءة. حاجت . ضرورت . گویند: قَعدَ فلان مقعد ضناءَة؛ ای ضَرورة. (منتهی الارب ).
-
ضناءة
لغتنامه دهخدا
ضناءة. [ ض ُ ءَ ] (ع اِ) ضناءة. ضرورت و حاجت . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
زناءة
لغتنامه دهخدا
زناءة. [ زَن ْ نا ءَ ] (ع ص ، اِ) حمدونه ٔ ماده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قردة. || کثیرالزناء. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ضن ء
لغتنامه دهخدا
ضن ء.[ ض َن ْءْ ] (ع مص ) ضَناءة. ضُنوء. بسیاربچه شدن زن و غیر آن . (منتهی الارب ). بسیارفرزند شدن زن . بسیار شدن کودک . (تاج المصادر). || بسیار شدن شتران . || رفتن و پنهان شدن . (منتهی الارب ).