کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضمور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ضمور
/zomur/
معنی
لاغر شدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضمور
لغتنامه دهخدا
ضمور. [ ض َ ] (ع ص ) لاغر. (غیاث ) (آنندراج ).
-
ضمور
لغتنامه دهخدا
ضمور. [ ض ُ ] (ع اِمص ) لاغری . نزاری . هزال و ضعف . (بحر الجواهر). ذبول .- ضمور عضوی ؛ اطروفیا .
-
ضمور
لغتنامه دهخدا
ضمور. [ ض ُ ] (ع مص ) لاغر گردیدن . (منتهی الارب ). باریک میان شدن . (دهار) (تاج المصادر). باریک میان شدن اسب . (زوزنی ). سبک گوشت شدن . (منتهی الارب ).
-
ضمور
دیکشنری عربی به فارسی
لا غري , ضعف بنيه , نقصان قوه ء ناميه , لا غرکردن , خشک شدن , لا غر شدن
-
ضمور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] zomur لاغر شدن.
-
واژههای همآوا
-
زمور
لغتنامه دهخدا
زمور. [ زَ ] (ع ص ، اِ) کودک نیکوروی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
زمور
لغتنامه دهخدا
زمور. [ زُ ] (اِ) اسم فارسی زفت یابس است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). در مخزن گفته اسم پارسی زفت یابس است و دردلک مغسول را زمورلاک نامند و مستعمل زرگران است . (انجمن آرا) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ضعف بنیه
دیکشنری فارسی به عربی
ضمور
-
نقصان قوه ء نامیه
دیکشنری فارسی به عربی
ضمور
-
خشک شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ضمور
-
لا غر شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ضمور
-
لا غرکردن
دیکشنری فارسی به عربی
ضمور , نحيف
-
لا غری
دیکشنری فارسی به عربی
تزوي , ضمور , عجز