کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضمنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضمنة
لغتنامه دهخدا
ضمنة. [ ض ُ ن َ ] (ع اِمص ) بیماری . برجاماندگی از مرض . گویند: به ضمنة؛ ای زمانة، و کانت ضمنة فلان اربعة اشهر. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
زمنة
لغتنامه دهخدا
زمنة. [ زَ م َ ن َ ] (ع اِ) روزگار. زمان . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به زمان و زمن شود.
-
زمنة
لغتنامه دهخدا
زمنة. [ زُ ن َ ] (ع مص ) برجای ماندن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). زمن . (ناظم الاطباء). رجوع به زَمَن شود.
-
جستوجو در متن
-
حبةالترکی
لغتنامه دهخدا
حبةالترکی . [ ح ب ْ ب َ تُت ْ ت ُ ] (اِخ ) و کان توزون فی وقت هرب الترجمان قد قبض علی ختنه المعروف به حبةالترکی و حبسه و کان شجاعاً فتکلموا فیه و ضمنه ابوعمران موسی بن سلیمان اصبهسلار،فاخرجه و خلع علیه و وصله و حمله علی دواب کثیرة و وهب له بغالاً. (ا...
-
ضمن
لغتنامه دهخدا
ضمن . [ ض ِ ] (ع اِ) ضمن الکتاب ؛ طی آن است . گویند: کان ذلک فی ضمنه ؛ ای طیّه . (منتهی الارب ). شکن و نورد کتاب و جز آن . (منتخب اللغات ). اندرون . (غیاث ) : و رهینه ٔ دوام ملک در ضمن آن به دست آید. (کلیله و دمنه ). عتبی می گوید و آن رساله را به اشا...
-
مدرج
لغتنامه دهخدا
مدرج . [ م ُ رَ ] (ع ص ) درنوردیده . درنوشته ، و جز آن . (از فرهنگ فارسی معین ): ادرج الطومار؛ طواه . (از اقرب الموارد). نعت مفعولی است از ادراج . رجوع به ادراج شود. || درج شده . مندرج شده . (فرهنگ فارسی معین ): أدرج الشی ٔ فی الشی ٔ؛ ادخله و ضمنه ....
-
ترجمه
لغتنامه دهخدا
ترجمه . [ ت َ ج َ / ج ُ م َ / م ِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) بیان کلامی از زبانی بزبان دیگر. (ناظم الاطباء) : فرمانها بخواسته و فرونگریسته و ترجمه های آن راست کرده ... بازفرستاد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 43). امیر خواجه بونصر را آواز داد پیش تخت شد و نامه بست...