کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضمنا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ضمنا
/zemnan/
معنی
علاوهبرآن.
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
در پیوست، افزون برین، هم چنین
دیکشنری
apropos, incidentally, inter alia, withal, parenthetically
-
جستوجوی دقیق
-
ضمنا
فرهنگ واژههای سره
در پیوست، افزون برین، هم چنین
-
ضمنا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] zemnan علاوهبرآن.
-
ضمنا
دیکشنری فارسی به عربی
ضمني , في اثناء ذلک , في هذه الاثناء
-
واژههای مشابه
-
ضمناً
واژگان مترادف و متضاد
اشارتاً، اشاری، بعلاوه، درضمن ≠ تلویحاً
-
ضمناً
فرهنگ فارسی معین
(ض نَ نْ) [ ع . ] (ق .) در درون ، در میان ، در ضمن ، در طی .
-
ضمنا فهماندن
دیکشنری فارسی به عربی
دل عليه
-
ضمنا باید گفت
فرهنگ واژههای سره
در ادامه باید گفت
-
إذعَنَ للأمْرِ ضمناً (ضمنياً)
دیکشنری عربی به فارسی
تلويحاً مسأله را پذيرفت , (اذعان کرد)
-
واژههای همآوا
-
ضمناً
واژگان مترادف و متضاد
اشارتاً، اشاری، بعلاوه، درضمن ≠ تلویحاً
-
ضمناً
فرهنگ فارسی معین
(ض نَ نْ) [ ع . ] (ق .) در درون ، در میان ، در ضمن ، در طی .
-
جستوجو در متن
-
pathematically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضمنا
-
meanwhile
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در همین حال، در ضمن، ضمنا، در اثناء، در این ضمن، در خلال