کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضمام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ذمام
لغتنامه دهخدا
ذمام . [ ذِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ذمیم . و ذِمَّة.
-
ذمام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَذِمَّة] [قدیمی] zemām ۱. حق.۲. حرمت.۳. واجب.۴. زینهار.
-
زمام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَزِمَّة] ze(a)mām ۱. مهار؛ افسار.۲. [مجاز] اختیار: زمام کشور در دست بیگانگان است.
-
جستوجو در متن
-
لیث
لغتنامه دهخدا
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ضمام . شاعری است از عرب .
-
ضم
لغتنامه دهخدا
ضم . [ ض ِم م ] (ع اِ) ضِمام . بلای سخت (قال کأنه تصحیف و الصواب بالصاد المهملة). (منتهی الارب ).
-
ضماد
لغتنامه دهخدا
ضماد. [ ض ِ ] (اِخ ) ابن ثعلبه ٔ ازدی (و یقال ضِمام ، و الاول اکثر). صحابی و دوست پیغمبر اکرم در جاهلیت . (منتهی الارب ).
-
اشمونی
لغتنامه دهخدا
اشمونی . [ اُ ] (اِخ ) ابواسماعیل ضمام بن اسماعیل بن مالک معافری اشمونی در اسکندریه بسال 185 هَ . ق . درگذشت . (از معجم البلدان ).
-
ابن المرضی
لغتنامه دهخدا
ابن المرضی . [اِ نُل ْ ؟ ] (اِخ ) ظاهراً یکی از روات ذوالرمه ٔ شاعر است ، و لیث بن ضمام اشعار ذوالرمه را از او روایت کرده است . رجوع بفهرست ابن الندیم چ قاهره ص 225 شود.
-
ذوالعقیصتین
لغتنامه دهخدا
ذوالعقیصتین . [ ذُل ْ ع َ ص َ ت َ ] (ع ص مرکب ) خداوند دو گیسو. ذوالغدیرتین . || (اِخ ) لقب صمام یا ضمام بن ثعلبة از بنی سعدبن بکر، صحابی است و او با وفدی از قوم خویش بخدمت رسول شد و مسلمانی پذیرفت و پس از حدیثی طویل در آخر گفت ، آمنت بما جئت به والذ...