کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضريبة اضافية پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ضريبة اضافية
معنی
زياد ستاندن , زياد بار کردن , تحميل کردن زياد پر کردن , اضافه کردن , نرخ اضافي ماليات اضافي , جريمه , اضافه بها
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضريبة اضافية
دیکشنری عربی به فارسی
زياد ستاندن , زياد بار کردن , تحميل کردن زياد پر کردن , اضافه کردن , نرخ اضافي ماليات اضافي , جريمه , اضافه بها
-
واژههای مشابه
-
ضریبه
فرهنگ فارسی معین
(ضَ بِ یا بَ) [ ع . ضریبة ] (اِ.) 1 - سرشت ، خوی 2 - عایدی ضرابخانه ، دخل دارالضرب . 3 - جزیه ، گزیت . 4 - خراج زمین و مانند آن . 5 - گمرک . 6 - تیزی شمشیر، شمشیر. 7 - زخمگاه . 8 - (ص .) زده شده به شمشیر، کشته به شمشیر. 9 - عوارضی که برای تسعیر مالیا...
-
ضریبة
لغتنامه دهخدا
ضریبة. [ ض َ ب َ ] (اِخ ) رودباری است به حجاز که به ذات عرق ریزد. (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
-
ضریبة
لغتنامه دهخدا
ضریبة. [ ض َ ب َ ] (ع اِ) سرشت . گویند: کریم الضریبة و لئیم الضریبة. (منتهی الارب ). خوی . (منتهی الارب ) (دهار) (مهذب الاسماء). طبیعت . (منتخب اللغات ). || مزد غلام ، گویند: کم ضریبة عبدک ای غلته . || دخل سرای زر. عایدی ضرابخانه . (منتهی الارب ). جز...
-
ضریبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ضریبَة، جمع: ضرائب] [قدیمی] zaribe ۱. سرشت؛ خوی؛ عادت؛ طبیعت؛ سجیه.۲. خراج؛ جزیه.۳. (صفت) زدهشده به شمشیر.
-
ضريبة الاعناق
دیکشنری عربی به فارسی
سرانه , ماليات برهر فرد , سرشماري
-
جستوجو در متن
-
اضافه بها
دیکشنری فارسی به عربی
ضريبة اضافية
-
تحمیل کردن زیاد پر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ضريبة اضافية
-
نرخ اضافی مالیات اضافی
دیکشنری فارسی به عربی
ضريبة اضافية
-
اضافه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اضف , ضريبة اضافية , هيج
-
زیاد ستاندن
دیکشنری فارسی به عربی
ابتز , ضريبة اضافية
-
زیاد بار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ضريبة اضافية , غطاء
-
جریمه
دیکشنری فارسی به عربی
ضريبة اضافية , عقوبة , غرامة